طراحی آب، آبیاری تحت فشار، شبکه های آبیاری زهکشی
خشایار پیغان؛ رضا ولیپور؛ سعید برومند نسب؛ محمد الباجی؛ ناصر عالمزاده انصاری
چکیده
با توجه به رشد فزاینده جمعیت و تغییر سبک زندگی روزمره، فشار بر منابع آب و خاک افزایش یافته و مدیریت پایدار این منابع اهمیتی حیاتی دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه اثرات آبیاری جویچهای، قطرهای سطحی و قطرهای زیرسطحی بر بهرهوری آب، عملکرد و اجزای عملکرد اسفناج در شرایط اقلیمی خشک و نیمهخشک اهواز انجام شد. به این منظور، ...
بیشتر
با توجه به رشد فزاینده جمعیت و تغییر سبک زندگی روزمره، فشار بر منابع آب و خاک افزایش یافته و مدیریت پایدار این منابع اهمیتی حیاتی دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی و مقایسه اثرات آبیاری جویچهای، قطرهای سطحی و قطرهای زیرسطحی بر بهرهوری آب، عملکرد و اجزای عملکرد اسفناج در شرایط اقلیمی خشک و نیمهخشک اهواز انجام شد. به این منظور، آزمایشی در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار روش آبیاری شامل آبیاری جویچهای (FI)، آبیاری قطرهای سطحی (SDI) و آبیاری قطرهای زیرسطحی (SSDI) در سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده مهندسی آب و محیط زیست دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1399 انجام شد. بر پایه نتایج، میزان آب آبیاری استفادهشده در تیمار FI برابر 1066 مترمکعب در هکتار و در تیمارهای SDI و SSDI برابر 787 مترمکعب در هکتار بود که کاهش 26% را نشان میدهد. در تیمارهای FI، SDI و SSDI متوسط عملکرد بوته اسفناج (مجموع وزن تر برگ و ساقه) بهترتیب برابر 23/56، 30/17 و 19/28 گرم و بهرهوری آب آبیاری برابر 0/35، 0/61 و 0/39 کیلوگرم بر مترمکعب بود. در هر دو پارامتر عملکرد و بهرهوری آب آبیاری، تیمار SDI برتری معنیدار در سطح پنج درصد نسبت به دو تیمار دیگر داشت. اثر تیمار آبیاری بر ویژگیهای طول ریشه، طول ساقه، طول کل، تعداد برگ، تعداد برگ پژمرده، میزان کلروفیل برگ و شاخص برداشت معنیدار نبود. در مجموع، با در نظر گرفتن بهرهوری آب بهعنوان معیار، آبیاری قطرهای سطحی نسبت به آبیاری جویچهای برای کشت اسفناج مناسبتتر است.
سنجش از دور
حامد پورصمصام؛ الهام اکبری؛ علی محمد آخوندعلی؛ سعید برومند نسب
چکیده
روشهای آبیاری تحت فشار میتواند یک راه حل مناسب برای استفاده بهینه از منابع آب باشد، به شرطی که انتخاب، طراحی، اجرا و بهرهبرداری سامانههای آبیاری با دقت کافی و بهطور اصولی انجام گیرد. در تصمیمگیری و اجرای سامانههای آبیاری تحتفشار در مقیاس ناحیهای و منطقهای، عوامل متعددی همچون شرایط آب، خاک و اقلیم در کنار ...
بیشتر
روشهای آبیاری تحت فشار میتواند یک راه حل مناسب برای استفاده بهینه از منابع آب باشد، به شرطی که انتخاب، طراحی، اجرا و بهرهبرداری سامانههای آبیاری با دقت کافی و بهطور اصولی انجام گیرد. در تصمیمگیری و اجرای سامانههای آبیاری تحتفشار در مقیاس ناحیهای و منطقهای، عوامل متعددی همچون شرایط آب، خاک و اقلیم در کنار سایر عوامل اقتصادی- اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است . دشت دز(شامل دشت های لور، دیمچه، دزغربی، دز شرقی و سبیلی) پهناورترین دشت و از مهمترین قطبهای کشاورزی استان خوزستان میباشد. در این پژوهش با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP در محیط نرم افزار GIS امکان اجرای سامانه های مختلف آبیاری (موضعی، کلاسیک ثابت، آبفشان غلطان، مکانیزه دوار، مکانیزه خطی، ارابه ای ، کمفشار و سطحی) در دشت دز مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور معیارهای تأثیرگذار شامل دو معیار اقتصادی اجتماعی و شرایط فیزیکی مزرعه در اجرای هر یک از روشهای آبیاری در نظر گرفته شد. معیار اقتصادی- اجتماعی به چهار زیرمعیار نگهداری- بهره برداری، هزینه، مهارت کارگران، و فرهنگ و معیار شرایط فیزیکی مزرعه به چهارزیرمعیار آب، اقلیم منطقه، خاک، و توپوگرافی تقسیمبندی شد و در نهایت نقشه نهایی مکانیابی در محیط نرم افزار GIS تهیه گردید. نتایج نشان داد که 77/62 % از مساحت کل دشت برای مجموع سامانههای آبیاری بارانی ، 6/14 % برای آبیاری موضعی ، 3/14 % برای آبیاری کم فشار و 3/8 % از مساحت کل دشت برای آبیاری سطحی از امتیاز خیلی مستعد برخوردار میباشد همچنین در بین تمام روشهای آبیاری، سامانه آبیاری بارانی کلاسیک در تمامی نقاط محدوده مورد مطالعه بالاترین امتیاز را کسب کرده است و در مجموع 04/15 % از کل دشت کاملا مستعد برای اجرای آبیاری کلاسیک ثابت می باشد.
درسا نامداریان؛ عبدالعلی ناصری؛ سعید برومند نسب؛ مسعود پرویزی آلمانی
چکیده
در این مطالعه اثر مدیریت آبیاری قطرهای زیرسطحی روی شاخص سطح برگ، توزیع ریشه، کیفیت و عملکرد محصول نیشکر، برای بازرویی اول مورد بررسی قرار گرفت. بههمین منظور در مزرعهای با مدیریت آبیاری قطرهای زیرسطحی سه ایستگاه اندازهگیری پارامترهای رشد انتخاب شد. مقدار کل آب مصرفی برای این مزرعه در سال زراعی 97- 1396، 1/1953 میلیمتر اندازهگیری ...
بیشتر
در این مطالعه اثر مدیریت آبیاری قطرهای زیرسطحی روی شاخص سطح برگ، توزیع ریشه، کیفیت و عملکرد محصول نیشکر، برای بازرویی اول مورد بررسی قرار گرفت. بههمین منظور در مزرعهای با مدیریت آبیاری قطرهای زیرسطحی سه ایستگاه اندازهگیری پارامترهای رشد انتخاب شد. مقدار کل آب مصرفی برای این مزرعه در سال زراعی 97- 1396، 1/1953 میلیمتر اندازهگیری شد. در این سال زراعی، 117 میلیمتر بارندگی نیز اتفاق افتاد. تعداد ساقهها، تعداد برگهای سبز، طول و عرض برگ در طول یک متر از ردیف کاشت، در شش نوبت بهترتیب 91، 99، 105، 112، 119 و 128 روز پس از برداشت شمارش و اندازهگیری شد. تعداد، طول و عرض برگها بهصورت میانگین و بهترتیب 2/7، 101 و 9/2 سانتیمتر بود. مقدار شاخص سطح برگ، تحت تاثیر تعداد ساقهها قرار داشت. وزن 20 ساقه 8/15 کیلوگرم، بریکس %2/22، پل %8/19، خلوص شربت %1/89، نسبت کیفیت شربت 7/6، عملکرد شکر زرد 3/21 و عملکرد شکر سفید 9/14 تن در هکتار اندازهگیری شد. همچنین ویژگیهای مختلف ریشه اندازهگیری شد. وزن، طول، سطح، حجم و قطر ریشه بهترتیب 5/79 گرم، 55/707 سانتیمتر، 3/793 سانتیمتر مربع، 8/70 میلیلیتر و 05/1 میلیمتر تعیین شد. نسبت شاخه به ریشه نیز 73/5 گرم بر گرم بود. علاوهبر آن %20 افزایش قطر ریشه در لایههای عمیقتر خاک نسبت به لایههای سطحی خاک مشاهده شد.
مصطفی یعقوب زاده؛ محسن احمدی؛ سعید برومند نسب؛ سید ابوالقاسم حقایقی مقدم
چکیده
تغییر اقلیم پدیدهای تأثیرگذار بر بسیاری از فرایندهای طبیعی از جمله چرخهی هیدرولوژی است. تبخیر-تعرق نیز به عنوان یکی از بخشهای چرخهی هیدرولوژی، دستخوش این تغییرات خواهد بود. به دلیل اهمیت تبخیر-تعرق در مدیریت منابع آب و برنامهریزی کشاورزی، تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تغییر اقلیم بر این فرآیند در دشت نیشابور انجام شد. بدین ...
بیشتر
تغییر اقلیم پدیدهای تأثیرگذار بر بسیاری از فرایندهای طبیعی از جمله چرخهی هیدرولوژی است. تبخیر-تعرق نیز به عنوان یکی از بخشهای چرخهی هیدرولوژی، دستخوش این تغییرات خواهد بود. به دلیل اهمیت تبخیر-تعرق در مدیریت منابع آب و برنامهریزی کشاورزی، تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تغییر اقلیم بر این فرآیند در دشت نیشابور انجام شد. بدین منظور با استفاده از مدل SWAP و اطلاعات هواشناسی و زراعی، تبخیر-تعرق برای پنج مزرعه در دشت نیشابور محاسبه شد. به منظور ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر تبخیر-تعرق واقعی گیاهان در مزارع تحت آبیاری، از مدلهای اقلیمی HADCM3، ECHAM5OMو CGCM3T47 تحت سناریوهای انتشار حدی (A2 و B1) و توازنی (A1B) و در مزارع دیم از مدل HADCM3 و سناریوهای انتشار حدی (A2 و B1) در دو دورهی 2039-2020 و 2099-2080 استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که تبخیر-تعرق مرجع روزانه در دوره 2099-2080 تحت سناریوی A2 بیشترین تفاوت را نسبت به تبخیر و تعرق دوره پایه (2011-1992) خواهد داشت. همچنین در هر سه سناریوی انتشار، مقادیر تبخیر-تعرق روزانه در دوره 2099-2080 نسبت به دوره 2039-2020 افزایش بیشتری خواهد یافت. در بین محصولات مورد تحقیق، گندم با حدود 12درصد تغییر نسبت به ذرت با 3 درصد تغییر، بیشترین تغییر تبخیر-تعرق را در دورههای آتی نسبت به دوره پایه در طی رشد نشان خواهد داد. ولی، میانگین کل تبخیر و تعرق دوره رشد ذرت (حدود 12 میلی متر بر روز) نسبت به محصولات دیگر بیشتر خواهد شد.
مولود حیدری نیا؛ عبدعلی ناصری؛ سعید برومند نسب
چکیده
تجمع بیش از حد نمک در منطقه ریشه و افت شدید عملکرد یکی از مشکلات اصلی استفاده از آبهای شور در مناطق گرم و خشک میباشد. از اینرو این تحقیق با هدف بررسی اثر مدیریتهای مختلف استفاده از بقایای گندم بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دانهای بهاره (رقم مبین) و شوری خاک در شرایط آبیاری با آب شور اجرا گردید. برای این منظور آزمایشی به صورت ...
بیشتر
تجمع بیش از حد نمک در منطقه ریشه و افت شدید عملکرد یکی از مشکلات اصلی استفاده از آبهای شور در مناطق گرم و خشک میباشد. از اینرو این تحقیق با هدف بررسی اثر مدیریتهای مختلف استفاده از بقایای گندم بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دانهای بهاره (رقم مبین) و شوری خاک در شرایط آبیاری با آب شور اجرا گردید. برای این منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در لایسیمترهایی به قطر 8/0 متر و ارتفاع 2/1 متر حاوی خاک لومیسیلتی به مدت یک سال زراعی انجام شد. عامل اول مدیریتهای مختلف استفاده از بقایای گندم شامل M1: بدون استفاده از بقایای گیاهی،M2: استفاده از بقایای گیاهی در سطح خاک به عنوان خاکپوشوM3: اختلاط بقایای گیاهی با لایه سطحی خاک تا عمق 30 سانتیمتر و عامل دوم شوری آب آبیاری شامل S1: شوری آب رودخانه کارون (بهطور متوسط دو دسیزیمنس بر متر)، S2: شوری 5/4دسیزیمنس بر متر و S3: شوری هفت دسیزیمنس بر متر بود. مدیریتهای استفاده از بقایا به صورت خاکپوش و اختلاط با خاک در مقایسه با عدم استفاده از بقایا، سبب کاهش شوریلایه سطحی بهطور متوسط بهترتیب حدود 1/16% و 8/7 % و انتقال املاح به لایههای پایینتر شدند. اثر صفات شوری آب آبیاری و مدیریت استفاده از کلش گندم بر تبخیر- تعرق، عملکرد و اجزای آن معنیدار بود اما اثر متقابل این صفات فقط بر تبخیر-تعرق، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی و طول بلال معنیدار شد. بهطوری که بیشترین تأثیر بقایای گیاهی بر تعدیل کاهش عملکرد دانه (6/14 %) و عملکرد بیولوژیکی (8/19 %) نسبت به شاهد، در مدیریت M2 و سطح شوری S2 بهدست آمد. از اینرو استفاده از بقایای گیاهی بهعنوان خاکپوش را میتوان راهکاری مؤثر برای کاهش آثار منفی استفاده از آبهای شور در کشاورزی توصیه نمود.
محمد خرمیان؛ سعید برومند نسب؛ سید رضا اشرفی زاده
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی امکان کاشت ذرت در بقایای گندم و اثر تنش آب و کود اوره بر روند حرکت نیترات در خاک، عملکرد و کارایی مصرف آب ذرت در روش بی خاک ورزی صورت گرفت. برای این منظور آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک کامل تصادفی در سه تکرار و 2 سال در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد انجام شد. آب در سه سطح 50 ، 75 و 100 درصد نیاز آبیاری (با ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی امکان کاشت ذرت در بقایای گندم و اثر تنش آب و کود اوره بر روند حرکت نیترات در خاک، عملکرد و کارایی مصرف آب ذرت در روش بی خاک ورزی صورت گرفت. برای این منظور آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک کامل تصادفی در سه تکرار و 2 سال در مرکز تحقیقات کشاورزی صفی آباد انجام شد. آب در سه سطح 50 ، 75 و 100 درصد نیاز آبیاری (با علامت I1 ، I2 و I3) به عنوان عامل اصلی و کود نیتروژن نیز در سه سطح Kg ha-1150، 225 و 300 (با علامت N150، N225 و N300) اعمال شد. متوسط عملکرد دانه ذرت 5تن در هکتار نشان داد که کاشت مستقیم ذرت تابستانه در بقایای گندم بدون عملیات خاک ورزی در شرایط اقلیمی خوزستان امکان پذیر است. اثر تیمار آبیاری بر عملکرد در سطح 1% معنی دار بود. به طوری که بیشترین عملکرد دانه ( 6/5 تن در هکتار) مربوط به تیمار I3، با مقدار آب مصرفیmm1037 و کمترین آن (2/4 تن در هکتار) مربوط به تیمار I1 با مقدار آب مصرفی mm786 بود. اثر کود نیتروژن بر عملکرد و درصد پروتئین دانه به ترتیب در سطح 5% و 1% معنی دار بوده و تیمار N300 با عملکرد دانه 4/5 تن در هکتار و پروتئین 1/10% برتر از دو تیمار دیگر بود. مقدار نیترات باقیمانده تا عمق cm30 نفوذ نموده به طوری که غلظت نیترات در اعماق پایین تر به 50 – 30 درصد آن رسید. حال آنکه تغییرات غلظت نیترات در همان تیمار در اعماق پایین تر ناچیز بود.