آب موردنیاز، نیاز آبی ، پن من مانتیث
رضا سعیدی
چکیده
تعیین حساسیت درون فصلی تبخیر-تعرق ذرت نسبت به تنشهای محیطی، اثر مهمی بر مدلسازی دقیقتر عملکرد محصول میگذارد. در این پژوهش، اثر تنشهای خشکی و شوری بر تبخیر-تعرق نسبی (در مراحل اولیه، توسعه، میانی و پایانی رشد) و عملکرد نسبی ذرت در مزرعهای با خاک لومی شنی بررسی شد. تیمارهای شوری از طریق آب دارای هدایت الکتریکی 0/5، 2/1، 3/5 و ...
بیشتر
تعیین حساسیت درون فصلی تبخیر-تعرق ذرت نسبت به تنشهای محیطی، اثر مهمی بر مدلسازی دقیقتر عملکرد محصول میگذارد. در این پژوهش، اثر تنشهای خشکی و شوری بر تبخیر-تعرق نسبی (در مراحل اولیه، توسعه، میانی و پایانی رشد) و عملکرد نسبی ذرت در مزرعهای با خاک لومی شنی بررسی شد. تیمارهای شوری از طریق آب دارای هدایت الکتریکی 0/5، 2/1، 3/5 و 5/7 دسی زیمنس بر متر اِعمال شد. تیمارهای خشکی نیز شامل چهار سطح آبیاری بر اساس (I0) 100%، (I1) 80%، (I2) 60% و (I3) 40% نیاز آبی گیاه ذرت در نظر گرفته شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و با سه تکرار انجام شد. مقدار تبخیر-تعرق نسبی ذرت در مراحل اولیه، توسعه، میانی و پایانی رشد به ترتیب بین 100- 63/5%، 100- 62/6%، 100- 55/2% و 100- 66/4% برآورد شد. مقدار عملکرد نسبی ذرت نیز در تیمارهای I0S0 تا I3S3 بین 100- 42/6% محاسبه شد. نتایج نشان داد تنشهای شوری و خشکی باعث کاهش تبخیر-تعرق و عملکرد ذرت شد و همچنین در مراحل حساس رشد، تبخیر-تعرق با شیب بیشتری کاهش یافت. اعمال تنشهای مذکور در مراحل حساس رشد باعث اختلال در گلدهی و میوه دهی ذرت شد. در این پژوهش با استفاده از مدلهای جمعپذیر بلنک، استوارت، سینگ و مدلهای ضربپذیر جنسن، رائو و مینهاس، عملکرد نسبی ذرت مدلسازی شد. نتایج نشان داد، مدل استوارت با ضرایب حساسیت (در چهار مرحله رشد) برابر با 0/227، 0/416، 0/604، 0/14 و مدل جنسن با ضرایب حساسیت 0/301، 0/41، 0/608، 0/147 بهعنوان مدلهای بهینه انتخاب شدند. اما مدلهای رائو، بلنک، سینگ و مینهاس در اولویتهای بعدی قرار گرفتند. بنابراین در شرایط تنشهای شوری و خشکی، عملکرد نسبی ذرت بر اساس مقدار تبخیر-تعرق آن در مراحل رشد مدلسازی شد.
علی رضا واعظی؛ یونس مظلوم علی آبادی؛ آرمان ذبیحی
چکیده
زراعت دیم یکی از پایههای اساسی تولید محصول بهویژه در مناطق نیمهخشک است. در مناطق دیمکاری، تولید محصول به شدت وابسته به مقدار و توزیع بارندگی طی دوره رشد است. آبیاری تکمیلی یکی از راهکارها برای کاهش تنش رطوبتی و در نتیجه بهبود عملکرد محصول در کشاورزی دیم است. این پژوهش به منظور برآورد زمان مناسب آبیاری تکمیلی در اراضی دیم ...
بیشتر
زراعت دیم یکی از پایههای اساسی تولید محصول بهویژه در مناطق نیمهخشک است. در مناطق دیمکاری، تولید محصول به شدت وابسته به مقدار و توزیع بارندگی طی دوره رشد است. آبیاری تکمیلی یکی از راهکارها برای کاهش تنش رطوبتی و در نتیجه بهبود عملکرد محصول در کشاورزی دیم است. این پژوهش به منظور برآورد زمان مناسب آبیاری تکمیلی در اراضی دیم با استفاده از اندازهگیری تغییرات رطوبت خاک طی دوره رشد در سال زراعی 1396-1395 انجام شد. برای این منظور آزمایش در کشتزاری با شیب 10 درصد در دو جهت شخم (موازی شیب و روی خطوط تراز) در کرتهای به ابعاد پنج متر در دو متر انجام شد. رطوبت حجمی خاک در فواصل زمانی 10 روز در عمق گسترش ریشه به وسیله دستگاه TDR طی دوره رشد از آذر 1395 تا تیر 1396 اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که رطوبت حجمی خاک در کشت روی خطوط تراز بهطور میانگین شش درصد بیشتر از کشت موازی است و این تفاوت از نظر آماری معنیدار بود (05/0>p). میانگین مقدار آب سهلالوصول طی دوره رشد در روش کشت روی خطوط تراز ( 07/6 میلیمتر)، حدود 5/2 برابر بیشتر از روش کشت موازی شیب (25/2 میلیمتر) بود و این تفاوت از نظر آماری معنیدار بود (05/0>p). بیشترین مقدار آب سهلالوصول طی دوره رشد در مرحله ساقهروی و کمترین آن در مرحله جوانهزنی مشاهده شد. در مرحله جوانهزنی گندم، گیاه به مقدار 7/6 میلیمتر دچار کمبود آب بود. براین اساس، در این منطقه نیمهخشک، انجام آبیاری تکمیلی در مرحله جوانهزنی میتواند موجب کاهش تنش رطوبتی و افزایش عملکرد دانه گندم شود.