این پژوهش بهمنظور ارزیابی تأثیر روشهای برنامهی آبیاری روی عملکرد و کارآیی مصرف آب گندم و تعیین روش مناسب برنامهریزی آبیاری آن در منطقهی سعیدآباد آذربایجانشرقی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 10 تیمار و 4 تکرار انجام شد. آبیاریها در تیمارهای I1 و I2 بهترتیب زمانیکه نسبت عمق آبیاری به تبخیر از تشت کلاس A به 8/0 و 1 میرسید شروع میشد، در تیمارهای I3 و I4 آبیاریها بهترتیب در پتانسیل آب خاک معادل 40- و 60- کیلوپاسکال انجام شد، در تیمارهای I5 و I6 آبیاریها بهترتیب در دو رطوبت 40 و 60 درصد آب قابل استفاده در ناحیه ریشه صورت گرفت، در تیمارهای I7 و I8 در درجه-روز تنش (SDD[1]) انباشتهی بهترتیب 8 و 12 مبادرت به آبیاری شد و در تیمارهای I9 و I10 نیز آبیاریها بر اساس مراحل رشد نبات انجام شد به اینترتیب که در تیمار I9، دو آبیاری در مراحل آغاز ریشهدوانی و گلدهی و در تیمار I10، چهار آبیاری در مراحل آغاز ریشهدوانی، پایان پنجهزنی، آبستنی و مرحلهی شیری انجام گرفت. نتایج نشان داد که اختلاف تیمارها از نظر عملکرد بیولوژیک و دانه، کارآیی مصرف آب، وزن هزاردانه، درصد پروتئین دانه و شاخص برداشت معنیدار (در سطح یک و پنج درصد) بود. در این میان، تیمار I2 (نسبت عمق آبیاری به تبخیر معادل 1) بیشترین عملکرد بیولوژیک و دانه و وزن هزاردانه، تیمار I9 (دو آبیاری در مراحل آغاز ریشهدوانی و گلدهی) بیشترین کارآیی مصرف آب، تیمار I10 (چهار آبیاری در مراحل آغاز ریشهدوانی، پایان پنجهزنی، آبستنی و مرحلهی شیری) بیشترین درصد پروتئین دانه و تیمار I3 (آبیاری توسط تانسیومتر در پتانسیل 40- کیلوپاسکال) بیشترین شاخص برداشت را بخود اختصاص دادند. در کل با توجه به تعداد دفعات آبیاری، حجم آب مصرفی، عملکرد دانه، کارآیی مصرف آب و سادگی روش، تیمار I3 بهنظر مناسبتر بود. [1] Stress Degree Day