برای بررسی تأثیر کیفیت آب آبیاری بر عملکرد گلرنگ بهمنظور تولید بهینه این محصول در حاشیه شرقی دریاچه ارومیه، آزمایشی با سطوح مختلف شوری آب آبیاری با قابلیت هدایت الکتریکی (ECw) 8/1 و 8/5 دسیزیمنس بر متر بر روی ژنوتیپهای بومی آذربایجان شامل دیزجحسینبیگ مرند، کشکسرای مرند و آقکند میانه در قالب طرح اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی انجام شد. نتایج نشان داد اثر متقابل سطوح مختلف شوری و ژنوتیپ بر عملکرد دانه، وزن هزاردانه و وزن طبق اصلی معنیدار بود. ژنوتیپهای گلرنگ در صفت شاخص برداشت باهم فرق داشتند که نشاندهنده وجود تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپهای مورد بررسی از نظر این صفت بود. همچنین، سطوح مختلف شوری، عملکرد بیولوژیک و تعداد دانه در طبق را تحت تأثیر قرار دادند. ولی، تیمارهای آزمایش تأثیر معنیداری در صفات تعداد برگ، تعداد شاخه فرعی، قطر طبق و تعداد طبق در بوته نداشت. با افزایش شوری آب آبیاری از 8/1 به 8/5 دسی زیمنس بر متر، تعداد دانه در طبق 45 درصد، عملکرد بیولوژیک 56 درصد، و عملکرد دانه 44 درصد کاهش یافت. بیشترین و کمترین وزن هزاردانه به ترتیب برابر 38 و 26 گرم و بیشترین عملکرد دانه به ترتیب در سطح اول و دوم شوری آب و با مقادیر 1207 و 568 کیلوگرم در هکتار را ژنوتیپ کشکسرای مرند تولید نمود. کمترین عملکرد دانه 426 کیلوگرم در هکتار در سطح شوری آب 8/5 دسی زیمنس بر متر و با ژنوتیپ دیزجحسینبیگ مرند به دست آمد. بنابراین، با توجه به تفاوت معنیدار عملکرد دانه ژنوتیپ کشکسرای مرند نسبت به سایر ژنوتیپهای بومی آذربایجان در هر دو سطح شوری آب آبیاری، ژنوتیپ یادشده بهعنوان مناسبترین ژنوتیپ برای تولید بهینه این محصول در حاشیه شرقی دریاچه ارومیه معرفی میگردد.