مهدی الهی؛ محمدحسن وکیل پور؛ حامد نجفی علمدارلو
چکیده
برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی در بخش کشاورزی اگرچه سبب افزایش سطح زیر کشت و تولیدات کشاورزی شده اما از طرفی سبب افت سطح ایستابی و تخلیه آبخوانها شده است؛ بهگونهای که اکثر دشتهای ایران در حال حاضر ازنظر استخراج آب زیرزمینی جزو دشتهای ممنوعه میباشند. لذا اعمال سیاستهای مدیریت صحیح منابع آب زیرزمینی ضروری است. ...
بیشتر
برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی در بخش کشاورزی اگرچه سبب افزایش سطح زیر کشت و تولیدات کشاورزی شده اما از طرفی سبب افت سطح ایستابی و تخلیه آبخوانها شده است؛ بهگونهای که اکثر دشتهای ایران در حال حاضر ازنظر استخراج آب زیرزمینی جزو دشتهای ممنوعه میباشند. لذا اعمال سیاستهای مدیریت صحیح منابع آب زیرزمینی ضروری است. به همین منظور، در مطالعه حاضر با استفاده از الگوی برنامهریزی ریاضی اثباتی (PMP) و رهیافت حداکثر آنتروپی (ME) به ارزیابی اقتصادی سیاستهای مختلف بخش کشاورزی در راستای مدیریت منابع آب زیرزمینی در دشت کبودرآهنگ پرداخته شد. دادهها و اطلاعات موردنیاز با مراجعه به سازمانهای ذیربط و با استفاده از تکمیل 141 پرسشنامه به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای توسط کشاورزان دشت کبودرآهنگ در سال زراعی 95-1394 تکمیل و جمعآوری گردید. نتایج تحقیق نشان داد که اعمال سناریوهای افزایش قیمت، سهمیهبندی آب زیرزمینی و سناریوهای سهمیهبندی توأم با افزایش قیمت (تلفیقی) در سطوح 10%، 20%و 30% موجب کاهش سطح زیر کشت، کاهش سود ناخالص کشاورزان و کاهش آب مصرفی میشود. همچنین نتایج نشان داد که سناریوی افزایش قیمت آب زیرزمینی چندان تأثیرگذار نیست و تنها هزینه کشاورزان را افزایش میدهد، اما سیاست سهمیهبندی و تلفیقی به عنوان یک سیاست مؤثر توصیه میشود. سناریوهای سهمیهبندی نسبت به دو سناریوی دیگر دارای بازده اقتصادی بیشتری به ازای هر مترمکعب آب مصرفی بود و بهعنوان سناریوی برتر در این تحقیق معرفی گردید. در پایان پیشنهاد میشود که الگوی کشت به سمت محصولاتی مانند گندم و سیبزمینی سوق داده شود که نسبت به آب مصرفی، سود ناخالص بیشتری را حاصل کرده و بهعبارتیدیگر بازده اقتصادی بیشتری دارند.
اعظم رضایی؛ رامتین جولایی؛ علی کرامتزاده
چکیده
مدیریت تقاضای آب یکی از مهمترین موضوعات برای رسیدن به توسعه پایدار بالاخص در کشورهای خشک و نیمهخشک میباشد. این مطالعه با هدف ارزیابی پایداری منابع آب ناشی از سیاستهای مدیریت تقاضا (افزایش قیمت آب به میزان 50% و 100% و سهمیهبندی آب 10% و 20%) در بخش کشاورزی استان گلستان با استفاده از روش برنامهریزی ریاضی مثبتو شاخصهای ...
بیشتر
مدیریت تقاضای آب یکی از مهمترین موضوعات برای رسیدن به توسعه پایدار بالاخص در کشورهای خشک و نیمهخشک میباشد. این مطالعه با هدف ارزیابی پایداری منابع آب ناشی از سیاستهای مدیریت تقاضا (افزایش قیمت آب به میزان 50% و 100% و سهمیهبندی آب 10% و 20%) در بخش کشاورزی استان گلستان با استفاده از روش برنامهریزی ریاضی مثبتو شاخصهای پایداری منابع آبی انجام گرفت. دادههای لازم از آب منطقهای و سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان و تکمیل پرسشنامه و مصاحبه رودررو با 280 کشاورز در استان گلستان در سال زراعی 98-1397 جمعآوری گردید. بر اساس نتایج، اعمال سناریوی افزایش 50% و 100% قیمت آب به ترتیب منجر به کاهش72/2% و 44/5% مصرف آب و همچنین 06/5% و 99/9% سودناخالص (بازده برنامهای) خواهد شد. همچنین اعمال سناریوی 10% و 20% سهمیهبندی منابع آبی به ترتیب منجر به کاهش 9/8% و 56/11% مصرف آب و کاهش 54/0% و 75/1% سودناخالص خواهد شد. به علاوه سود ناخالص به ازای واحد حجم آب در بخش زراعی با اعمال سناریوی افزایش 50% و 100%قیمت آب به ترتیب 41/2%و 81/4% کاهش و با اعمال سناریوی 10%و 20% سهمیهبندی منابع آبی به ترتیب 17/9%و 09/11% افزایش مییابد. همچنین، کارایی اشتغال مصرف آب، با اعمال سناریوهای افزایش 50%و 100% قیمت آب به ترتیب به میزان 78/0% و 6/1% افزایش و بر اساس سناریوهای 10% و 20% کاهش منابع آبی به ترتیب 6/2%و 8/5% افزایش خواهد یافت. بنابراین، توصیه می شود از سیاستهای سهمیهبندی آب مانند توزیع نوبتی آب بین کشاورزان یا تحویل حجمی آب بر اساس نیاز آبی و راندمان آبیاری، با توجه به الگوی کشت در منطقه استفاده کنند و برای جبران کاهش سود کشاورزان، از پرداختهای مستقیم به کشاورزان حمایت شود. همچنین پیشنهاد میگردد از روشهایی در آبیاری استفاده کنند که بهرهوری آب را افزایش می دهد.
چکیده
فراهمی مستمر آب خاک، یکی از مهمترین فاکتورها برای رشد گیاه محسوب میگردد. گیاهان درصورت عدم دسترسی به آب کافی و نیز در شرایط نزدیک به اشباع که تهویه خاک کاهش مییابد، دچار تنش میشوند. به منظور بررسی رفتار دانهال پسته در رطوبتهای مختلف و تعیین دامنه رطوبتی بدون محدودیت رشد، آزمایش گلخانهای با قالب طرح کاملا تصادفی به طور ...
بیشتر
فراهمی مستمر آب خاک، یکی از مهمترین فاکتورها برای رشد گیاه محسوب میگردد. گیاهان درصورت عدم دسترسی به آب کافی و نیز در شرایط نزدیک به اشباع که تهویه خاک کاهش مییابد، دچار تنش میشوند. به منظور بررسی رفتار دانهال پسته در رطوبتهای مختلف و تعیین دامنه رطوبتی بدون محدودیت رشد، آزمایش گلخانهای با قالب طرح کاملا تصادفی به طور همزمان در دو سطح جرم مخصوص ظاهری خاک و شش سطح درصد رطوبت حجمی و سه تکرار انجام پذیرفت. سطوح درصد رطوبت حجمی در دو سطح جرم مخصوص ظاهری خاک 5/1 (% 43- 33 ،% 33- 25، % 25- 19، % 19- 14، % 14-11 و% 11- 7 ) و 8/1 گرم بر سانتیمتر مکعب ( %33- 27، % 27- 23، % 23- 19، %19-15، % 15- 13 و % 13- 8) اعمال شدند. پس ازانتقال دانهالهای پسته رقم سرخسی به استوانهها و استقرار آنها، شش دامنه رطوبت حجمی فوق برای هر سطح تراکمی اعمال گردید. اندازهگیری هدایت روزنهای برگ بالغ سوم، محتوای نسبی آب برگ، میزان پرولین و مساحت برگ دانهالها تعیین گردید. تجزیه واریانس دادهها تاثیر معنیدار (P<0.01) سطوح رطوبتی بر تمامی پارامترهای گیاهی در هر دو سطح جرم مخصوص ظاهری خاک را نشان داد. در سطح جرم مخصوص ظاهری 5/1 گرم بر سانتیمتر مکعب، دانهالها در دامنه رطوبتی 7 تا 14 درصد رطوبت حجمی با محدودیت رویشی و فعالیت فیزیولوژیکی مواجه شدند. بنابراین دامنه رطوبتی 14 تا 43 درصد به عنوان دامنه رطوبتی غیر محدود کننده برای دانهال پسته در این سطح جرم مخصوص ظاهری تعیین گردید. درسطح جرم مخصوص ظاهری 8/1گرمبرسانتیمترمکعب، دانهالها در دامنه 8 تا 19 درصد رطوبت حجمی به دلیل کمی رطوبت و در دامنه 23 تا 32 درصد به دلیل تهویه ضعیف، با محدویت رویشی و فعالیت فیزیولوژیکی مواجه شدند. بنابراین دامنه رطوبتی غیرمحدودکننده در این سطح جرم مخصوص ظاهری برای دانهالهای پسته 19 تا 23 درصد حجمی تعیین گردید. این درحالی است که دامنه رطوبتی با حداقل محدودیت از مدل داسیلوا و همکاران برای دو سطح جرم مخصوص ظاهری خاک 5/1 و 8/1 گرم بر سانتیمترمکعب به ترتیب 11 تا 25 و 20 تا 22 درصد حجمی برآورد شد. این تفاوتها نیاز به واسنجی مدلهای برآورد کننده دامنه رطوبتی بدون محدودیت برای هر خاک و گیاه را نشان میدهد.
وحید غلامی؛ شهرام درخشان؛ زهرا درواری
چکیده
متاسفانه اطلاعات کمی و کیفی جامع از منابع آب در کشور ما محدود است و این امر موجب اهمیت بکارگیری روشهای و مدلهای مختلف به منظور برآورد پارامترهای کمی و کیفی منابع آب شده است. تحقیق حاضر با هدف مقایسه عملکرد و کارایی دو روش رگرسیون چند متغییره و شبکه عصبی مصنوعی در مدلسازی و برآورد شوری آب زیرزمینی در سواحل استان ...
بیشتر
متاسفانه اطلاعات کمی و کیفی جامع از منابع آب در کشور ما محدود است و این امر موجب اهمیت بکارگیری روشهای و مدلهای مختلف به منظور برآورد پارامترهای کمی و کیفی منابع آب شده است. تحقیق حاضر با هدف مقایسه عملکرد و کارایی دو روش رگرسیون چند متغییره و شبکه عصبی مصنوعی در مدلسازی و برآورد شوری آب زیرزمینی در سواحل استان مازندران انجام پذیرفت. روش رگرسیون چند متغییره با بکار گیری نرم افزار SPSS با در نظر گرفتن هدایت الکتریکی بعنوان معیاری برای بررسی شوری آب بعنوان متغییر وابسته و عوامل موثر در این پدیده بعنوان متغییرهای مستقل بکار گرفته شد. دو مدل یکی خطی و دیگری غیرخطی برای برآورد میزان شوری آب زیرزمینی ارائه شد و سپس کارایی این مدلها مورد ارزیابی و تائید قرار گرفت. همچنین از شبکه عصبی مصنوعیANN برای شبیهسازی شوری آب زیرزمینی استفاده گردید. عملکرد شبکه عصبی از طریق پارامترهای چون، جذر میانگین مربع خطا(RMSE) و ضریب همبستگی بین خروجی های حقیقی و دلخواه(R) سنجیده شد. نتایج حاصل از هر دو روش حاکی از آن است که عوامل نوع تشکیلات آبخوان، فاصله از دریا و شوری آب سطحی از عوامل اصلی میزان شوری آب زیر زمینی میباشند اما کارایی شبکه عصبی مصنوعی در برآورد شوری آب زیرزمینی بیشتر از روش رگرسیون چند متغییره است.
حسین جعفری؛ پیمان افراسیاب؛ معصومه دلبری؛ مهدی طاهری
چکیده
در گیاهان باغی تعیین تبخیر- تعرق به دلیل مشکلات موجود در اندازهگیری مستقیم مثل نصب لایسمتر یا ادوات دقیق و طول دوره رشد درخت، اغلب به طور غیرمستقیم و بر اساس دادههای هواشناسی انجام میشود. با توجه به تغییرات مکانی پارامترهای هواشناسی و بعضا توزیع نامناسب ایستگاههای هواشناسی برآورد تبخیر- تعرق با دقت کافی امکانپذیر نمیباشد. ...
بیشتر
در گیاهان باغی تعیین تبخیر- تعرق به دلیل مشکلات موجود در اندازهگیری مستقیم مثل نصب لایسمتر یا ادوات دقیق و طول دوره رشد درخت، اغلب به طور غیرمستقیم و بر اساس دادههای هواشناسی انجام میشود. با توجه به تغییرات مکانی پارامترهای هواشناسی و بعضا توزیع نامناسب ایستگاههای هواشناسی برآورد تبخیر- تعرق با دقت کافی امکانپذیر نمیباشد. بنابراین استفاده از روشهای مبتنی بر سنجش از دور که این تغییرات را در نظر میگیرند مطلوبتر است. در این تحقیق نسبت به اندازهگیری و تعیین تبخیر- تعرق گیاه زیتون با روشهای مستقیم و غیرمستقیم برای منطقه طارم زنجان در مراحل مختلف فنولوژیک اقدام شد. در روش مستقیم از روش اندازهگیری اجزائ بیلان آبی و در روش غیر مستقیم ، الگوریتم سبال بر پایه بیلان انرژی و همچنین رابطه پنمن- مانتیث با اعمال ضریب گیاهی منفرد استفاده شد. نتایج نشان داد بر پایه آمارههای صحتسنجی ضریب تبیین (95/0=R2) و ریشه میانگین مربعات خطا (34/0=RMSE) مقدار تبخیر- تعرق برآورد شده با الگوریتم سبال از صحت بیشتری در مقایسه با روش پنمن- مانتیث با اعمال ضریب گیاهی (9/0=R2) و ریشه میانگین مربعات خطا (83/0=RMSE) برخوردار بود از سوی دیگر الگوریتم سبال و تغییرات تبخیر– تعرق در طول فصل رشد را به خوبی بازنمایی نمود. همچنین برازش مقادیر ضریب گیاهی به دست آمده از الگوریتم سبال در مقابل مقادیر حاصل از روش بیلان آبی دارای ضریب تبیین 86/0 بود. این یافتهها نشان داد که از الگوریتم سبال میتوان در برآورد تبخیر و تعرق واقعی گیاه زیتون با صحت مطلوب استفاده نمود.
محسن قره شیخبیات؛ محمدرضا خالدیان؛ محمدحسن بیگلویی؛ پریسا شاهینرخسار
چکیده
امروزه استفاده از آبیاری قطرهای برای محصولاتی که بهصورت ردیفی کشت میشوند رایج است. یکی از انواع آبیاری قطرهای، تیپ زیرزمینی میباشد. بهمنظور طراحی و مدیریت سامانه آبیاری قطرهای دانستن ابعاد خیسشدگی ضروریست. با توجه به داشتن هزینه بالا و زمانبر بودن اندازهگیریهای مزرعهای، استفاده از مدلهای ...
بیشتر
امروزه استفاده از آبیاری قطرهای برای محصولاتی که بهصورت ردیفی کشت میشوند رایج است. یکی از انواع آبیاری قطرهای، تیپ زیرزمینی میباشد. بهمنظور طراحی و مدیریت سامانه آبیاری قطرهای دانستن ابعاد خیسشدگی ضروریست. با توجه به داشتن هزینه بالا و زمانبر بودن اندازهگیریهای مزرعهای، استفاده از مدلهای شبیهساز توصیه میشود.در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی کارایی سه مدل تجربیکندلوس و همکاران، تحلیلی WetUp و عددی HYDRUS-2Dدر آبیاری تیپ زیرزمینی با منبع خطی صورت گرفت. آبیاری در سه حجم 10، 15 و 20 لیتر در یک متر طول تیپ و سه عمق نصب تیپ 10، 20 و 30 سانتیمتر در سه تکرار انجام شد. مقایسه بین مقادیر اندازهگیری و شبیهسازی شده بهوسیله هر سه مدل با شاخصهای RMSE، nRMSE، CRM و MAE انجام شد. برای ابعاد خیسشدگی افقی مقدار RMSE برای مدل کندلوس و همکاران و مدل HYDRUS-2Dبهترتیب 051/0 و 066/0 متر و برای خیسشدگی عمودی بهترتیب 052/0 و 078/0 متر بدست آمد. برای خیسشدگی افقی مقدار nRMSEبرای مدل کندلوس و همکاران و مدل HYDRUS-2Dبهترتیب 46/15 و 71/19 درصد بهدست آمد که هر دو در رده خوب قرار گرفتند و برای خیسشدگی عمودی بهترتیب 99/15 و 74/23 درصد بهدست آمد که بهترتیب در رده خوب و متوسط قرار گرفتند. آمارههای بدست آمده برای مدل WetUp قابل قبول نبود. در خیسشدگی افقی و عمودی، شاخص CRM و MAE برای مدل کندلوس و همکاران کمترین مقدار را داشتند. در مجموع مدل کندلوس و همکاران بهترین برآورد را داشت.
حامد زمانی؛ داود اکبری نودهی؛ حمیدرضا مبصر؛ فرشید علیپور ابوخیل
چکیده
به منظور بررسی اثر رژیمهای مختلف آبیاری بر عملکرد کمی و کیفی توتون گرمخانهای رقم K326، پژوهشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات تیرتاش در سال 1390 اجرا شد. تیمارها شامل ترکیب چهار مقدار آبیاری (مقدار 100%W4=، 80%W3=، 60%W2= و 40%W1=نیاز آبی) با سه دور آبیاری (15D3=،10 D2= و 5D1=روز) و دو تیمار بدون آبیاری (R)و آبیاری جوی پشتهای ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر رژیمهای مختلف آبیاری بر عملکرد کمی و کیفی توتون گرمخانهای رقم K326، پژوهشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات تیرتاش در سال 1390 اجرا شد. تیمارها شامل ترکیب چهار مقدار آبیاری (مقدار 100%W4=، 80%W3=، 60%W2= و 40%W1=نیاز آبی) با سه دور آبیاری (15D3=،10 D2= و 5D1=روز) و دو تیمار بدون آبیاری (R)و آبیاری جوی پشتهای (I)(جمعا 14 تیمار) بود. نتایج نشان دادند که تیمارهای W4D2,W4D3,W3D1,W3D2,W3D3,W2D1,W1D1 W4D1, با بقیه تیمارها از نظر آماری اختلاف معنیدار داشتند و عملکرد برگ خشک بیشتری داشتند. همچنین کمترین محتوای کلر برگ درتیمارهای W4D2, W3D1, W2D1,W2D2, W1D3, R به دستآمد. توتونهای تیمارهای W4D2, W3D1, W3D3, W2D1, W1D1, W1D2,W1D3 با بقیه تیمارها از نظر آماری اختلاف معنیدار داشتند و قیمت آنها بیشتر بود. همچنین کمترین در آمد ناخالص درتیمارهای W2D2, W2D3,،W1D3، Iو R حاصل آمد.
نادر نادری؛ علی قدمی فیروزآبادی؛ محمود فرومدی
چکیده
استان سمنان به خاطر موقعیت جغرافیایی، اقلیم بیابانی و نیمه بیابانی با محدودیتهای آبوخاک مواجه است. روشهای آبیاری تحتفشار بهعنوان یکی از گزینههای بهبود بهرهوری مصرف آب در استان سمنان توسعهیافته است. این تحقیق با هدف ارزیابی سامانههای آبیاری بارانی در استان سمنان انجام شد. به این منظور در این پژوهش تعداد شش طرح ...
بیشتر
استان سمنان به خاطر موقعیت جغرافیایی، اقلیم بیابانی و نیمه بیابانی با محدودیتهای آبوخاک مواجه است. روشهای آبیاری تحتفشار بهعنوان یکی از گزینههای بهبود بهرهوری مصرف آب در استان سمنان توسعهیافته است. این تحقیق با هدف ارزیابی سامانههای آبیاری بارانی در استان سمنان انجام شد. به این منظور در این پژوهش تعداد شش طرح از طرحهای آبیاری بارانی ویلموو، کلاسیک ثابت با آبپاش متحرک، و سنترپیوت در چند مزرعه مورد ارزیابی فنی قرار گرفت. مقادیر راندمان پتانسیل کاربرد آب (PELQ)، راندمان واقعی کاربرد آب (AELQ)، ضریب یکنواختی (CU) و یکنواختی توزیع (DU) در سامانههای ویلموو به ترتیب برابر 7/40، 6/29، 2/57 و 7/52 درصد و در سامانههای کلاسیک ثابت 8/54 ، 8/54، 75 و 65 درصد به دست آمد. در روش سنتر پیوت نیز مقادیر فوق به ترتیب برابر 83، 6/79، 5/94 و 91 درصد بود. ملاحظه شد این پارامترها در سامانه سنترپیوت بهترین وضعیت را داشتند. طراحی خوب، وجود آبپاشهای مناسب و نو و پایین بودن ارتفاع آبپاشها در دستگاه سنترپیوت از عوامل عملکرد بهتر این سامانه بود. پس از آن، روش کلاسیک ثابت با آبپاش متحرک از وضعیت بهتری برخوردار بود. پایین بودن ارتفاع آبپاشها و وجود فشار مناسب در سامانه باعث افزایش کارآیی آن در مزرعه شماره چهار شده بود در حالیکه در مزرعه شماره پنج فاصله نامناسب آبپاشها باعث کاهش کارآیی روش کلاسیک ثابت با آبپاش متحرک شده بود. در مزارع دیگر، فشار کارکرد کم آبپاشها، کاهش آبدهی و شعاع پاشش آبپاشها نسبت به مقادیر اسمی و اختلاف فشار زیاد در سامانه، کارآیی ویلموو را کاهش داده بود.
آب موردنیاز، نیاز آبی ، پن من مانتیث
صابر جمالی؛ حسین انصاری؛ عباس صفریزاده ثانی
چکیده
گیاه دارویینعنا فلفلی (Mentha piperita L.)برایاهدافداروسازی و مصارف صنایع غذایی استفاده میشود. بهدلیل توانایی تولید و ذخیره اسانس،کشت این گیاه از لحاظ اقتصادی دارای اهمیت است. این پژوهش با هدف بررسی اثر تنشهای آبی و آب مغناطیسی بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه دارویی نعنا فلفلی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در ...
بیشتر
گیاه دارویینعنا فلفلی (Mentha piperita L.)برایاهدافداروسازی و مصارف صنایع غذایی استفاده میشود. بهدلیل توانایی تولید و ذخیره اسانس،کشت این گیاه از لحاظ اقتصادی دارای اهمیت است. این پژوهش با هدف بررسی اثر تنشهای آبی و آب مغناطیسی بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه دارویی نعنا فلفلی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 98-1397 انجام شد. پژوهش مذکور بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی بر پایهی کشت گلدانی با سه تکرار اجرا گردید. در این پژوهش سطوح آبیاری شامل چهار سطح آبیاری (100%، 85%، 70% و 55% نیاز آبی گیاه) و میدان مغناطیسی شامل سه سطح (صفر، 3/0 و 6/0 تسلا) بود. نتایج نشان داد که کاهش 15%، 30% و 45% میزان آب آبیاری مورد نیاز گیاه منجر به کاهش 2/11%، 1/15% و 5/36% وزن تر اندام هوایی شد. همچنین نتایج نشان داد که استفاده از آب مغناطیسی (3/0 تسلا) در شرایط کمآبیاری (85%، 70% و 55% نیاز آبی) سبب بهبود عملکرد خشک گیاه بهمیزان 5/19%، 7/24% و 4/66% شد. بهطور کلی استفاده از آب مغناطیسی در شرایط تنش آبی منجر به بهبود رشد گیاه شد و نسبت به تیمار شاهد در شرایط کمآبیاری، عملکرد خشک و تر اندام هوایی را در گیاه دارویی نعنا فلفلی بهبود بخشید.
کاظم کامرانی؛ عباس روزبهانی؛ سید مهدی هاشمی شاهدانی
چکیده
این پژوهش به بررسی تأثیر مدرنسازی شبکه تحویل و توزیع آب سطحی در کاهش برداشت از آب زیرزمینی پرداخته است. برای این منظور، علاوه بر شبیهسازی وضعیت موجود بهرهبرداری از کانال اصلی شبکه آبیاری رودشت در استان اصفهان، دو روش شامل بهرهبرداری دستی بهبود یافته و روش کنترل خودکار پیشبین توسعه داده شد و بهبود مدیریت تحویل و توزیع ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی تأثیر مدرنسازی شبکه تحویل و توزیع آب سطحی در کاهش برداشت از آب زیرزمینی پرداخته است. برای این منظور، علاوه بر شبیهسازی وضعیت موجود بهرهبرداری از کانال اصلی شبکه آبیاری رودشت در استان اصفهان، دو روش شامل بهرهبرداری دستی بهبود یافته و روش کنترل خودکار پیشبین توسعه داده شد و بهبود مدیریت تحویل و توزیع آب در کانال بررسی گردید. روشهای مذکور تحت دو سناریوی بهرهبرداری، شامل دبی ورودی به کانال در شرایط نرمال و کمآبی، شبیهسازی شد. بهبود فرآیند تحویل و توزیع آب در کانال با استفاده از شاخصهای کفایت و پایداری تحویل و توزیع آب ارزیابی شد. در ادامه تحقیق، میزان آب سطحی جایگزین شده با آب زیرزمینی، بهواسطه بهبود فرآیند تحویل و توزیع آب در کانال اصلی توسط نقشههای مکانی شاخص کفایت و تحلیل آنها محاسبه گردید. نتایج به دست آمده در سناریوی شرایط نرمال حاکی از بهبود شاخص کفایت تحویل و توزیع آب به میزان 5%و 32% و بهبود شاخص پایداری تحویل و توزیع آب در کانال اصلی به میزان 7% و 21% به ترتیب برای روشهای دستی بهبود یافته و کنترل خودکار بود. همچنین، میزان بهبود مذکور در این سناریو سبب 3% و 25% کاهش برداشت از آبخوان بهترتیب برای روش دستی بهبود یافته و خودکار شد. در سناریوی کمآبی نیز شاخص کفایت 2% و 13% و شاخص پایداری 11% و 25% بهبود را به ترتیب برای روشهای دستی بهبود یافته و کنترل خودکار نشان داد. این بهبود، اثربخشی یک درصدی برای روش دستی بهبودیافته و اثربخشی نه درصدی برای روش خودکار در سناریوی کمآبی در کاهش برداشت از آبخوان را در پی داشت. همچنین، با توجه به نقشههای مکانی شاخص کفایت، روشکنترل خودکار، مخصوصا در حالت کم آبی با توزیع یکنواخت آب بین آبگیرها قادر است که آب را به مراتب عادلانه تر بین کشاورزان تقسیم کند.
محمد بزانه؛ علی اشرف صدرالدینی؛ امیرحسین ناظمی؛ رضا دلیر حسننیا
چکیده
کاهش تلفات آب بهدلیل افزایش ضریب یکنواختی در سیستمهای آبیاری بارانی مستلزم انتخاب فواصل و آرایش مناسب برای استقرار آبپاشها است. در بررسی حاضر، به منظور ارزیابی تاثیر فواصل و آرایش آبپاشها بر روی ضریب یکنواختی سیستم و بررسی کمی و کیفی تاثیرپذیری ضرایب یکنواختی نسبت به تغییر پارامترهای مساحت تحت پوشش آبپاشها و سرعت باد در ...
بیشتر
کاهش تلفات آب بهدلیل افزایش ضریب یکنواختی در سیستمهای آبیاری بارانی مستلزم انتخاب فواصل و آرایش مناسب برای استقرار آبپاشها است. در بررسی حاضر، به منظور ارزیابی تاثیر فواصل و آرایش آبپاشها بر روی ضریب یکنواختی سیستم و بررسی کمی و کیفی تاثیرپذیری ضرایب یکنواختی نسبت به تغییر پارامترهای مساحت تحت پوشش آبپاشها و سرعت باد در شرایط مختلف استقرار، آزمایش تعیین الگوی توزیع آبپاش منفرد طبق استانداردهای ایزو 2/7749 و ایزو 8026 بر روی سه آبپاش VYR 35، IRILINE 30و RAINBIRD 40Bدر شرایط متفاوت باد صورت گرفت. در این بررسی، آرایش مربعی دارای بیشترین ضریب یکنواختی و نیز کمترین حساسیت نسبت به کاهش ضریب یکنواختی با مقادیر متوسط 3/5 و 5/5 درصد به ترتیب برای متوسط افزایش 4/59 درصدی مساحت تحت پوشش و 3/98 درصدی سرعت باد بود. کمترین حساسیت ضریب یکنواختی برای آبپاش IRILINEبا مقادیر متوسط 4/3 و 48/5 درصد به ترتیب برای متوسط افزایش 37 درصدی مساحت تحت پوشش و 8/117درصدی سرعت باد بدست آمد. نتایج حاکی از آن است که برای حصول ضریب یکنواختی مطلوب در شرایط وجود بادهای بیش از چهار متر بر ثانیه حداکثر فواصل آبپاشها در حدود 40 درصد قطر پاشش اسمی آبپاش با آرایش مربعی قابل توصیه است.
حیدرعلی کشکولی؛ مینا افشاری
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی کارایی سه نوع پوشش مصنوعی PP450 مختلف از تولیدات سه کارگاه در خوزستان برای زهکشی خاکهای سه منطقه در استان شامل پروژه دهخدا، هندیجان و رامشیر (به ترتیب در مناطق شمال، جنوب و میانی استان) انجام شد. روش انجام تحقیق بصورت آزمایشگاهی، با استفاده از مدل فیزیکی نفوذسنج جریان موازی رو به بالا صورت گرفت. معیارهای اندازهگیری ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی کارایی سه نوع پوشش مصنوعی PP450 مختلف از تولیدات سه کارگاه در خوزستان برای زهکشی خاکهای سه منطقه در استان شامل پروژه دهخدا، هندیجان و رامشیر (به ترتیب در مناطق شمال، جنوب و میانی استان) انجام شد. روش انجام تحقیق بصورت آزمایشگاهی، با استفاده از مدل فیزیکی نفوذسنج جریان موازی رو به بالا صورت گرفت. معیارهای اندازهگیری برای تشخیص تناسب پوشش برای خاک ها مطابق معمول عبارت بودند از دبی ثابت پایا با زمان و با افزایش گرادیان، نسبت گرادیان GR)) برای تعیین آستانه حرکت ذرات خاک و استعداد گرفتگی و همچنین هدایت هیدرولیکی خاک-پوشش بود. بر مبنای نتایج بدست آمده، پوشش شماره 1 (با منافذ ریز) از نظر هر سه معیار برای خاک پروژه دهخدا مناسب تشخیص داده شد در صورتیکه برای خاک پروژه رامشیر با همین سه معیار پوشش شماره 3 (با منافذ درشت) مناسب ترین بود و پس از آن پوشش شماره 1 قرار داشت و پوشش شماره 2 (با منافذ متوسط) برای این نوع خاک کارایی فنی کمتری داشت. برای خاک پروژه هندیجان با توجه به دو معیار دبی ثابت پایا و نسبت گرادیان به ترتیب پوشش های شماره 3 و 2 مناسبتر بودند ولی با در نظر گرفتن پایین بودن هدایت هیدرولیکی پوشش برای این نوع خاک توصیه نمی شوند. در مجموع پوششهای شماره 3 و 1 برای خاک پروژه رامشیر مناسبترین پوشش بود و برای خاک پروژه دهخدا پوشش شماره 1 بهترین نتیجه را داد. پوشش شماره 3 با احتیاط برای خاک هندیجان توصیه میگردد هرچند نیاز به بررسی بیشتر دارد.
علی عطایی؛ محمدرضا نیشابوری؛ مهدی اکبری؛ داوود زارع حقی؛ اژدر عنابی میلانی
چکیده
طبیعت چندبُعدی حرکت آب در خاک، جذب آب توسط گیاه و کاربرد آب در مزرعه، باعث افزایش پیچیدگیهای مدلسازی توزیع رطوبت خاک در سامانههای آبیاری قطرهای میشود. با تعیین خصوصیات هیدرولیکی خاک، پارامترهای توزیع ریشه درخت پسته در مزرعه مورد مطالعه، میزان تبخیر و تعرق و جریان آب ورودی، چگونگی توزیع رطوبت خاک در دو سامانه آبیاری قطرهای ...
بیشتر
طبیعت چندبُعدی حرکت آب در خاک، جذب آب توسط گیاه و کاربرد آب در مزرعه، باعث افزایش پیچیدگیهای مدلسازی توزیع رطوبت خاک در سامانههای آبیاری قطرهای میشود. با تعیین خصوصیات هیدرولیکی خاک، پارامترهای توزیع ریشه درخت پسته در مزرعه مورد مطالعه، میزان تبخیر و تعرق و جریان آب ورودی، چگونگی توزیع رطوبت خاک در دو سامانه آبیاری قطرهای سطحی (DI)و زیرسطحی(SDI) با استفاده از مدل هایدروس دوبُعدی مدلسازی گردید. همچنین مقادیر رطوبت خاک در روزهای متوالی پس از آبیاری، در فواصل عرضی و عمقی متفاوت نسبت به درخت با استفاده از رطوبت سنج پروفیل پروب اندازهگیری شد. از هدایت روزنهای برگ درختان نیز برای استخراج تابع تنش رطوبتی و ارزیابی مدل استفاده شد. براین اساس، مکش معادل کاهش 50 درصد جذب آب ریشه برابر 4935 سانتیمتر بدست آمد. نتایج مدلسازی در محلهای منطبق با اندازهگیریها با دادههای رطوبت خاک مقایسه شد و با استفاده از آمارههای صحت سنجی، صحت و دقت مدل مورد بررسی قرار گرفت. مقادیر ME، RMSE، Eو R2برای SDI به ترتیب 006/0، 021/0، 761/0، 794/0 و برای DI 002/0-، 020/0، 700/0 و 741/0 به دست آمد. تعرق محاسبه شده توسط هایدروس همبستگی بالایی را با هدایت روزنهای به ویژه در SDIنشان داد. براساس نتایج هایدروس و اندازهگیری گیاهی مشخص شد که جذب آب توسط ریشه درخت پسته در SDI به طور معنیداری از DIبیشتر است که نشان میدهد استفاده از SDIمیتواند با کاهش تبخیر از سطح خاک، باعث صرفه جویی و افزایش کارایی مصرف آب گردد. برآورد جذب آب ریشه و اندازهگیری هدایت روزنهای درخت پسته در شرایط مزرعه مشخص کرد که رطوبت خاک تا چهارروز بعد از آبیاری قطرهای به خوبی پاسخگوی نیاز گیاهی بوده و با کوتاهتر کردن دور آبیاری میتوان از بیشترین پتانسیل این سامانه آبیاری بهره برد.
رامین منصوری؛ حسن ترابی؛ حسن گلیج؛ دانیال میرشاهی
چکیده
کمبود و محدودیت منابع آب، خصوصاً در ایران، شرایطی را میطلبد که از آب موثرترین استفاده صورت گرفته و تا حد امکان از تلفات آن جلوگیری به عمل آید. یکی از پارامترهای مهم در آبیاری، ضریبیکنواختیتوزیعآب (CU) درآبیاریبارانیمیباشد. مقدار CU حاصلازهرآبپاشیدرمقادیرمختلففشارکارکردآبپاش (P)، ارتفاعپایهآبپاش(RH)، فاصلهآبپاشهارویلولههایجانبی ...
بیشتر
کمبود و محدودیت منابع آب، خصوصاً در ایران، شرایطی را میطلبد که از آب موثرترین استفاده صورت گرفته و تا حد امکان از تلفات آن جلوگیری به عمل آید. یکی از پارامترهای مهم در آبیاری، ضریبیکنواختیتوزیعآب (CU) درآبیاریبارانیمیباشد. مقدار CU حاصلازهرآبپاشیدرمقادیرمختلففشارکارکردآبپاش (P)، ارتفاعپایهآبپاش(RH)، فاصلهآبپاشهارویلولههایجانبی (Sl) وفاصلهلولههایجانبیازیکدیگر (Sm)تغییرمیکند.تعیینبهترینترکیبازپارامترهایفوقکهبیشترینضریب CUرا حاصلنماید،هموارهمورد نظرکاربرانبودهاست.دراینپژوهش،مقادیرضریب CU آبپاشمدل zb ، ساختایران، درسهتیمارمختلففشارکارکردآبپاش (5/2، 3 و 5/3 اتمسفر)، دو تیمارارتفاعپایهآبپاش (60 و 100 سانتیمتر) وهفتتیمارآرایششبکهآبپاشها (Sl× Sm) شامل 12×9، 15×9، 12×12، 12×15، 18×12، 15×15، 18×15 متردرایستگاه تحقیقاتپنبههاشمآبادگرگاناندازهگیریشد و با استفاده از الگوریتم تکامل تفاضلی (DE)و کاربرد نرمافزار Matlab بهینه گردید و رابطهای با بهینهترین ضرایب برایتخمینمقدار CU بهدست آمد. این الگوریتم، ضریب مقیاس (F) و ضریب احتمال ترکیب (CR) را برابر 2 و 5/0 با تعداد جمعیت 100 عضوی و تعداد نسل (تکرار) 1000 بار، بهترین جواب را ارائه میکند. نتایج این الگوریتم دارای خطای مطلق 2/2% با نتایج اندازهگیری شده دارد. همچنین، مقادیر پارامتر ویلموت (d) و جذر میانگین مربع خطا (RMSE) بهترتیب برابر 919/0 و 126/2 بهدست آمد که نشان دهنده دقت بالای این مدل بهینه برای برآورد ضریب یکنواختی پخش میباشد.
مسعود سلطانی؛ علی رحیمی خوب؛ عباس ستوده نیا؛ مجتبی اکرم
چکیده
اراضی تحت آبیاری مناطق خشک و نیمهخشک با خطر شور شدن خاک مواجه هستند. پایداری کشاورزی در این شرایط در گرو خروج نمک اضافی از ناحیه ریشه گیاه است. اگرچه سامانههای زهکشی مصنوعی میتوانند با خروج آب و املاح اضافی، شرایط مناسب رشد گیاه را فراهم کنند، ولی اجرا و بهرهبرداری این سامانهها با چالشهایی ازجمله هزینه بالای احداث، ...
بیشتر
اراضی تحت آبیاری مناطق خشک و نیمهخشک با خطر شور شدن خاک مواجه هستند. پایداری کشاورزی در این شرایط در گرو خروج نمک اضافی از ناحیه ریشه گیاه است. اگرچه سامانههای زهکشی مصنوعی میتوانند با خروج آب و املاح اضافی، شرایط مناسب رشد گیاه را فراهم کنند، ولی اجرا و بهرهبرداری این سامانهها با چالشهایی ازجمله هزینه بالای احداث، مسائل زیستمحیطی، حجم بالا و کیفیت پایین زه آب خروجی، همراه است. برای رویارویی با این مشکلات، میتوان از روشهای جایگزین و یا ترکیب آنها با روشهای مرسوم کمک گرفت. در این پژوهش، در سال 1394، زهکشی خشک بهعنوان یک روش جایگزین با هزینه کمتر و تا اندازهای سازگار با محیطزیست، در پردیس ابوریحان دانشگاه تهران موردبررسی قرار گرفت و از مدل HYDRUS_2Dبرای شبیهسازی و تعیین پارامترهای هیدرولیکی و انتقال شوری استفاده شد. تیمارها شامل دو نسبت عرض کاشت به نکاشت (1(کاشت):1(نکاشت) و 1:2) و دو شوری آب آبیاری (5/1 و 3 دسی زیمنس بر متر) در چهار لایسیمتر با ابعاد 1×1×1 متر اجرا شد. در این آزمایش از چمن اسپرت در قسمت کاشت استفاده شد. بافت خاک لومی، سطح ایستابی در 90 سانتیمتری از سطح و تعداد روزهای آبیاری 70 روز بود. نتایج نشان داد در تمام تیمارها، جهت حرکت شوری از ناحیه آبیاری به ناحیه تبخیر بود و شوری نهایی خاک در قسمت نکاشت بیشتر از قسمت کاشت بود. افزایش عرض کاشت به نکاشت از 1:1 به 1:2، اگرچه توانست شوری را از ناحیه آبیاری به ناحیه تبخیر منتقل کند، ولی نتوانست شوری ناحیه ریشه را تثبیت کند. بهطوریکه شوری نهایی ناحیه ریشه در تیمارهای با عرض کاشت به نکاشت برابر، از شش دسی زیمنس بر متر (7/1 تا 7/2 برابر شوری اولیه) فراتر نرفت، درحالیکه در دو تیمار دیگر این مقدار به بیش از 14 دسی زیمنس بر متر (9/4 تا 7/7 برابر شوری اولیه) رسید. نتایج خروجی مدل و شاخصهای آماری نشان داد مدل HYDRUS_2Dتوانست حرکت آب و انتقال شوری را برای زهکشی خشک در شرایط آزمایش لایسیمتری با دقت معقولی برآورد کند. مقدار خطای استاندارد و ریشه میانگین مربعات خطا در برآورد رطوبت خاک به ترتیب بین هفت تا 11 درصد و 021/0 تا 057/0 سانتیمترمکعب بر سانتیمترمکعب بود و این مقدار برای برآورد شوری به ترتیب بین 24 تا 29 درصد و 01/2 تا 73/2 دسی زیمنس بر متر بود. با توجه به شاخصهای آماری، مدل HYDRUS_2D رطوبت خاک را بهتر از مقادیر شوری شبیه سازی کرد.
آب زیرزمینی
علیرضا کرباسی؛ تکتم محتشمی؛ امین علیزاده؛ زهرا مقیمی
چکیده
کشاورزی در مناطق خشک و نیمهخشک بیشتر به استحصال آبهای زیرزمینی وابسته است. بهرهبرداری از ذخایر آب زیرزمینی در دشت زاوه- تربتحیدریه بیشتر از پتانسیل تجدیدپذیر آبخوان بوده و لایههای آب زیرزمینی در این منطقه دارای کسری مخزن است. به همین منظور، در این پژوهش با استفاده از اطلاعات بهدستآمده از مصاحبه با کشاورزان در این دشت ...
بیشتر
کشاورزی در مناطق خشک و نیمهخشک بیشتر به استحصال آبهای زیرزمینی وابسته است. بهرهبرداری از ذخایر آب زیرزمینی در دشت زاوه- تربتحیدریه بیشتر از پتانسیل تجدیدپذیر آبخوان بوده و لایههای آب زیرزمینی در این منطقه دارای کسری مخزن است. به همین منظور، در این پژوهش با استفاده از اطلاعات بهدستآمده از مصاحبه با کشاورزان در این دشت (که از طریق نمونهگیری خوشهای دومرحلهای در سال 95-1394 انتخابشده بودند) و بهکارگیری مدل توبیت (Tobit model)به روش دومرحلهای هکمن به بررسی عوامل مؤثر بر اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی پرداخته شد. نتایج الگوی دومرحلهای هکمن در مورد اضافه برداشت آب نشان داد که در مرحله اول متغیرهای توضیحی نوع کشت غالب، مالکیت شخصی و مالکیت سهمبری چاه آب با اثر نهایی 35/0، 43/0 و 41/0، رابطه مستقیم؛ و متغیرهای عمق چاه، نوع کانال انتقال آب و کشت محصولات کمآب رابطه معکوسی با اضافه برداشت داشتند. در مرحله دوم نتایج نشان داد که رابطه متغیرهای فاصله مزرعه تا چاه، درآمد سالیانه کشاورز و نوع کشت غالب با میزان اضافه برداشت، رابطه ای مستقیم و معنیدار در سطح پنج درصد بود. بر این اساس، توجه بیشتر به عوامل فنی مؤثر در بهرهبرداری و مدیریت آب به همراه افزایش آگاهی کشاورزان در جهت مشارکت در اصلاح الگوی کشت، گامی مؤثر درزمینه کاهش اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی بوده و پیشنهاد میشود.
زینب سجودی؛ فر هاد میرزایی
چکیده
فضای سبز به دلیل ارزشهای زیستمحیطی ازجمله تولید اکسیژن و تلطیف هوا، ترسیب کربن،حفاظت از خاک در مقابل فرسایش و حفظ تنوع زیستی از اهمیت بالایی برخوردار است. حجم زیادی از منابع آب شهری برای تامین آب آبیاری گیاهان فضای سبز مصرف میشود و به دلیل مشخص نبودن نیاز آبی این گیاهان تلف میشود. در این تحقیق، ضریب گیاهی و نیاز آبی گیاهان از ...
بیشتر
فضای سبز به دلیل ارزشهای زیستمحیطی ازجمله تولید اکسیژن و تلطیف هوا، ترسیب کربن،حفاظت از خاک در مقابل فرسایش و حفظ تنوع زیستی از اهمیت بالایی برخوردار است. حجم زیادی از منابع آب شهری برای تامین آب آبیاری گیاهان فضای سبز مصرف میشود و به دلیل مشخص نبودن نیاز آبی این گیاهان تلف میشود. در این تحقیق، ضریب گیاهی و نیاز آبی گیاهان از نوع درختچه ای(زرشک)، درخت(سرو) و یک نوع گیاه علفی(مَرغ) با روشهای بیلان آبی و [1] WUCOLS(طبقهبندی گونههای گیاهیفضای سبز به آب) برآورد گردید. تحقیق حاضر به مدت شش ماه، از فروردین تا شهریور ۱۳۹۷ طول کشید. برای محاسبه تبخیر و تعرق گیاهان فضای سبز به روش بیلان آبی از شش عدد میکرولایسیمتر زهکشدار در دو ریز اقلیم متفاوت استفاده گردید و محاسبات بهصورت بازههای ده روزه انجام شد. تبخیر و تعرق در روش بیلان آب ۶۸۲ میلیمتر و درروش طبقهبندی گونههای گیاهی فضای سبز به آب 626 میلیمتر در کل دوره آزمایش برآورد شد. در برآورد نیاز آبی گیاهان فضای سبز، کاربرد روش طبقهبندی گونههای گیاهی فضای سبز به آب به جهت اینکه روشی دقیق، کامل و در عین حال کاربردی است میتواند در مدل سازی نیاز آبی و ضرایب گیاهی استفاده شود و در کاهش مصرف آب موثر باشد. بنابراین، استفاده از آن توصیه میشود. [1] Water use classification of landscape species
امید بهمنی؛ بهرام رمضانی
چکیده
منحنی نگهداشت آب در خاک (SWRC) اهمیت فراوانی درمطالعات مربوط به رابطه آب وخاک،حفاظتخاک،برنامهریزیآبیاری،زهکشی،انتقالاملاح،رشدگیاهانوبررسیتنشآبیگیاهاندارد. در این پژوهش عملکرد 10 مدل منحنی نگهداشت رطوبتی خاک مدل (سایمونز و همکاران 1979، لیباردی و همکاران 1979، کمپل 1974، فارل و لارسون 1972، ونگنوختن 1980، بروکس و کوری 1964، درایزن 1986، ...
بیشتر
منحنی نگهداشت آب در خاک (SWRC) اهمیت فراوانی درمطالعات مربوط به رابطه آب وخاک،حفاظتخاک،برنامهریزیآبیاری،زهکشی،انتقالاملاح،رشدگیاهانوبررسیتنشآبیگیاهاندارد. در این پژوهش عملکرد 10 مدل منحنی نگهداشت رطوبتی خاک مدل (سایمونز و همکاران 1979، لیباردی و همکاران 1979، کمپل 1974، فارل و لارسون 1972، ونگنوختن 1980، بروکس و کوری 1964، درایزن 1986، نمایی بروس-لاکسمور 1986، توانی بروس- لاکسمور 1986 و روگوسکی 1971) با استفاده از مدل SWRC 3.0 بررسی شد و پس از ارزیابی آماری، مدلهای مناسب انتخاب شدند. هفتاد و سه نمونه خاک از چایکاریهای شهرستان لاهیجان در استان گیلان جمعآوری، کلاس بافتی آنها تعیین و گروههای بافتی از هم تفکیک شدند. مقدار رطوبت در هشت پتانسیل ماتریک مختلف اندازهگیری شد. با محاسبه شاخصهای آماری ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) ، شاخص آکائیک (AIC)و ضریب تبیین () ، کیفیت برازش مدلها مشخص گردیدند. نتایج نشان داد در همهی کلاسهای بافتی مدل سایمونز و همکاران با حداقل خطای (RMSE) (از 0136/0 تا 0307/0 cm3.cm-3) و کمترین ضریب آکائیک برابر با 1280- و حداکثر ضریب تبیین (از 96/0 تا 98/0) و مدل توانی بروس- لاکسمور با حداکثر خطای (RMSE) (از 0372/0 تا 0881/0 cm3.cm-3) و بیشترین ضریب آکائیک برابر با 879- و حداقل ضریب تبیین (از 81/0 تا 92/0)، به ترتیب بهترین و ضعیفترین عملکرد را داشتند. مدل لیباردی و همکاران نیز بعد از مدل سایمونز و همکاران عملکرد قابل قبولی داشت و بهتر از سایر مدلها شبیهسازی را انجام داد. به همین دلیل، استفاده از مدل سایمونز و همکاران و مدل لیباردی و همکاران برای خاکهای شهرستان لاهیجان توصیه میشود.
استفاده از مدل ها، معادلات انتقالی، شبکه عصبی
سعید حبیبی؛ مجتبی خوشروش؛ رسول نوری خواجه بلاغ
چکیده
آب، غذا و انرژی سه منبع اساسی برای حفظ زندگی و توسعه اقتصاد اجتماعی هستند و بهطور جداییناپذیری به هم مرتبط هستند. هدف مطالعه حاضر بررسی شاخصهای بهرهوری آب، انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی محصولات عمده زراعی یعنی گندم و کلزا در دو اقلیم متفاوت در دشت ساری و دشت شریفآباد بود. برای بررسی این شاخصها در محصول گندم و کلزا ...
بیشتر
آب، غذا و انرژی سه منبع اساسی برای حفظ زندگی و توسعه اقتصاد اجتماعی هستند و بهطور جداییناپذیری به هم مرتبط هستند. هدف مطالعه حاضر بررسی شاخصهای بهرهوری آب، انرژی و پتانسیل گرمایش جهانی محصولات عمده زراعی یعنی گندم و کلزا در دو اقلیم متفاوت در دشت ساری و دشت شریفآباد بود. برای بررسی این شاخصها در محصول گندم و کلزا از دادههای مقطعی سال زراعی 1401-1400 استفاده شد. ابتدا حجم نمونه براساس رابطه کوکران مشخص شد. سپس نمونهگیری براساس پرسشنامه طرح شده توسط خود محققان انجام گردید. پرسشنامهها به تعداد 300 پرسشنامه بود که اطلاعات جمعآوری شده شامل مقدار مصرف نهادهها و مقدار تولید بود. نتایج بهرهوری فیزیکی آب نشان داد که میانگین بهرهوری فیزیکی آب در دشت ساری برای محصولات گندم و کلزا به ترتیب برابر با 13/1 و 67/0 کیلوگرم بر مترمکعب و در دشت شریفآباد بهترتیب 83/0 و 35/0 کیلوگرم بر مترمکعب بوده است. در ادامه نتایج به دست آمده برای شاخصهای انرژی نشان داد که بالاترین میزان انرژی ورودی در دشت ساری و شریفآباد برای محصول گندم بهترتیب برابر با 80618 و 71072 مگاژول در هکتار بوده است. همچنین نتایج حاصل برای انتشار گازهای گلخانهای نشان داد که میزان انتشار گازهای گلخانهای در دشت ساری بیشتر از دشت شریفآباد بوده که علت این امر استفاده بیشازحد کود و سموم در دشت ساری میباشد بهطوریکه بالاترین میزان انتشار گازهای گلخانهای در دشت ساری برای محصول گندم برابر با 2495 و در دشت شریفآباد برابر با 2299 کیلوگرم CO2 در هکتار به دست آمد. نتایج کلی نشان داد که عملکرد محصول در مناطق مرطوب بیشتر از مناطق خشک و نیمهخشک نبوده و این شاخص به پارامترهای مختلفی از جمله مصرف آب و بحثهای مدیریتی بستگی دارد.
ارسلان فاریابی؛ بهزاد قربانی؛ عیسی معروفپور؛ برزان بهرامی کمانگر
چکیده
گرفتگی قطرهچکانها اصلیترین مشکل هنگام کاربرد پساب در سیستم آبیاری قطرهای است که موجب کاهش دبی، یکنواختی پخش آب، راندمان آبیاری و افزایش هزینههای بهرهبرداری میشود. پساب مزارع پرورش ماهی حاوی مقادیر قابل قبولی مواد مغذی نیتروژن و فسفر است که میتواند مورد استفاده گیاهان قرار گیرد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ...
بیشتر
گرفتگی قطرهچکانها اصلیترین مشکل هنگام کاربرد پساب در سیستم آبیاری قطرهای است که موجب کاهش دبی، یکنواختی پخش آب، راندمان آبیاری و افزایش هزینههای بهرهبرداری میشود. پساب مزارع پرورش ماهی حاوی مقادیر قابل قبولی مواد مغذی نیتروژن و فسفر است که میتواند مورد استفاده گیاهان قرار گیرد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پساب مزارع پرورش ماهی قزلآلای رنگینکمان بر عملکرد هیدرولیکی قطرهچکانهای نتافیم و میکروفلاپر با دبیهای متفاوت است. برای این منظور، دو سیستم آبیاری قطرهای جهت استفاده از آب ورودی و پساب یک مزرعه پرورش ماهی در استان کردستان طراحی و اجرا شد. همچنین، با اضافه کردن یک تیمار مدیریتی، اثر تخلیه لولههای فرعی و نیمه اصلی در خاتمه هر آبیاری با پساب بررسی گردید. از مشخصههای دبی نسبی، یکنواختی پخش، ضریب یکنواختی کریستیانسن، یکنواختی آماری و نرخ گرفتگی برای مقایسه عملکرد هیدرولیکی قطرهچکانها استفاده شد. نتایج نشان داد که در هر دو حالت استفاده از پساب و آب متعارف، عملکرد قطرهچکانهای نتافیم l/h4 و نتافیم l/h8 بهترتیب نسبت به قطرهچکانهای میکروفلاپر l/h 4، میکروفلاپر l/h8 و نتافیم l/h12 بهتر بوده است. همچنین عملکرد قطرهچکان نتافیم l/h 4 نسبت به سایر قطرهچکانهای مورد مطالعه کمترین وابستگی و حساسیت را به کیفیت آب موجود و نحوه مدیریت آبیاری دارد. علاوه بر این، اعمال مدیریت تخلیه انتهایی لولهها تأثیر زیادی بر بهبود عملکرد قطرهچکانهای نتافیم l/h12 و میکروفلاپر l/h8 داشته است.
محمد آقاپورصباغی؛ سیمین مسیحی
چکیده
که استان خوزستان یکی از قطبهای کشاورزی ایران بشمار میرود، تولید و عرضه مواد غذایی ایجاب مینماید تا از حداکثر با توجه به اینپتانسیلهای آبی و خاکی استفاده شود. زهآبهای تولید شده در بخش کشاورزی با توجه به حجم زیاد و غیر متمرکز بودن آنها مهمترینمنابع آب برگشتی به رودخانه کارون هستند. این منابع دارای سموم و عناصر مغذی(نیترات، فسفر) بوده ...
بیشتر
که استان خوزستان یکی از قطبهای کشاورزی ایران بشمار میرود، تولید و عرضه مواد غذایی ایجاب مینماید تا از حداکثر با توجه به اینپتانسیلهای آبی و خاکی استفاده شود. زهآبهای تولید شده در بخش کشاورزی با توجه به حجم زیاد و غیر متمرکز بودن آنها مهمترینمنابع آب برگشتی به رودخانه کارون هستند. این منابع دارای سموم و عناصر مغذی(نیترات، فسفر) بوده و از آلودگی بالایی برخوردار می-باشند. هدف از انجام این تحقیق، برآورد میزان تمایل به پرداخت کشاورزان برای کاهش آلودگی آب رودخانه کارون بود که در قالبروش هکمن و با استفاده از اطلاعات مربوط به 120 کشاورز در شهرستان ملاثانی در سال 1391 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیقنشان داد که 85 درصد کشاورزان حاضر به پرداخت مبلغی برای کاهش آلودگی آب در رودخانه کارون بودند همچنین متغیرهای سن،قیمت پیشنهادی، اعضای خانواده، علت آلودگی رودخانه، اثر منفی و معنیدار و متغیرهای درآمد، تحصیلات و دیدگاه کشاورزان، میزانخسارت، مالکیت زمین، مقدار زمین، اثر مثبت و معنیدار روی تمایل به پرداخت افراد داشتند. میانگین تمایل به پرداخت کشاورزان برایکاهش آلودگی آب 188000 ریال ( 13 دلار) 2 در سال برآورد شد.
علیرضا وحیدی؛ امین علیزاده؛ امین باقی زاده؛ حسین انصاری
چکیده
به منظور بررسی اثر کودهای زیستی، شیمیایی و تنش کمآبی بر عملکرد زیستی ، میزان لاوسون و درصد همزیستی با قارچ میکوریزا در گیاه دارویی حنا[1]، آزمایشی به صورت فاکتوریل دو عاملی با استفاده از سطوح کودی، ( بدون کود ()، اسید هیومیک()، تلقیح میکوریزایی× ورمیکمپوست()، ورمی کمپوست () و کود شیمیایی NPK ()) و سطوح تنش آبی (100 درصد نیاز آبی ()، ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر کودهای زیستی، شیمیایی و تنش کمآبی بر عملکرد زیستی ، میزان لاوسون و درصد همزیستی با قارچ میکوریزا در گیاه دارویی حنا[1]، آزمایشی به صورت فاکتوریل دو عاملی با استفاده از سطوح کودی، ( بدون کود ()، اسید هیومیک()، تلقیح میکوریزایی× ورمیکمپوست()، ورمی کمپوست () و کود شیمیایی NPK ()) و سطوح تنش آبی (100 درصد نیاز آبی ()، 80 درصد نیاز آبی ()و 60 درصد نیاز آبی()) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با پانزده تیمار و سه تکرار در سال زراعی 1394-1393 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بم به اجرا در آمد. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که بیشترین مقادیر برای صفات وزن خشک برگ، تعداد برگ ، ارتفاع گیاه ، تعداد گره ، میزان لاوسون و عملکرد در تیمار با آبیاری کامل و تلقیح میکوریزایی× ورمی کمپوست () حاصل شد. با ایجاد تنش، بیشترین مقادیر برای صفات وزن خشک برگ (153/0گرم)، تعداد برگ (171 عدد) وارتفاع گیاه( 33/120سانتی متر ) در تیمار () ، و برای صفت تعداد گره (63 گره)در تیمار ()، وبرای صفات عملکرد (21/5 گرم در بوته)، میزان لاوسون کل (6/69میلیگرم در گرم) ودرصد همزیستی ریشه(2/82 درصد) در تیمار () به دست آمد. در مجموع نتایج حاصل از این بررسی نشان داد کودهای بیولوژیک دارای نقش قابل توجهی در بهبود وافزایش صفات عملکردی گیاه دارویی حنا خصوصا در شرایط تنش کم آبی بوده و میتوانند به عنوان جایگزین های مناسب برای کودهای شیمیایی مورد توجه قرار گیرند. [1] Lawsonia inermis
ناصر آریا آذر؛ ابوالفضل مجنونی هریس
چکیده
برای استفاده مناسب از منابع آب در دسترس بخش کشاورزی لازم است تا مناسبترین سامانه آبیاری برای تأمین نیاز آبی اراضی انتخاب گردد. انتخاب صحیح سامانه آبیاری گام مهمی در بهرهبرداری بهینه از منابع آبوخاک است. دخالت عوامل تأثیرگذار متعدد انتخاب سامانه آبیاری را به مسئله نسبتاً پیچیدهای مبدل کرده است. در این مطالعه با استفاده از دادههای ...
بیشتر
برای استفاده مناسب از منابع آب در دسترس بخش کشاورزی لازم است تا مناسبترین سامانه آبیاری برای تأمین نیاز آبی اراضی انتخاب گردد. انتخاب صحیح سامانه آبیاری گام مهمی در بهرهبرداری بهینه از منابع آبوخاک است. دخالت عوامل تأثیرگذار متعدد انتخاب سامانه آبیاری را به مسئله نسبتاً پیچیدهای مبدل کرده است. در این مطالعه با استفاده از دادههای اقلیمی، آب، خاک، مزرعه، راندمان آبیاری، اطلاعات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و با بهکارگیری روش فرآیند تحلیل شبکهای (ANP) اقدام به اولویتبندی کاربرد سامانههای آبیاری در حوضه رودخانه آجیچای گردید. بر اساس نتایج در بین معیارهای انتخابی معیار کمی و کیفی آب، راندمان آبیاری و خاک بهترتیب با وزن نسبی 222/0، 221/0 و 1539/0 بیشترین تأثیر را در جهت انتخاب بهترین سامانه آبیاری داشتند. نتایج امتیازهای زیرمعیارها هم نشان داد که مجموع امتیاز زیرمعیارهای آب با امتیاز نهایی 26815/0، در بین مجموع امتیازات سایر زیرمعیارها بالاترین بود. نتایج نشان داد که در بین سامانههای آبیاری سطحی، سامانه آبیاریکرتی با امتیاز 15544/0، بین سامانههای آبیاری بارانی سامانه کلاسیک متحرک با امتیاز 10432/0 و در بین سامانههای موضعی سامانه قطرهای با امتیاز 12754/0 نسبت به سایر گزینهها دارای اولویت بودند.
فرهاد دهقانی؛ رسول راهنمایی؛ محمد جعفر ملکوتی؛ سعید سعادت
چکیده
کلسیم و منیزیم دو عنصر ضروری برای رشد گیاهان و از عناصر اصلی در تمام سامانههای طبیعی هستند. نسبت کلسیم به منیزیم یکی از پارامترهای مهم در ارزیابی کیفیت آبهای آبیاری است. کاهش این نسبت به مقادیر کوچکتر از یک، بویژه در شرایط شور، بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک اثر منفی داشته و با بر هم زدن توازن تغذیهای، باعث کاهش عملکرد گیاهان ...
بیشتر
کلسیم و منیزیم دو عنصر ضروری برای رشد گیاهان و از عناصر اصلی در تمام سامانههای طبیعی هستند. نسبت کلسیم به منیزیم یکی از پارامترهای مهم در ارزیابی کیفیت آبهای آبیاری است. کاهش این نسبت به مقادیر کوچکتر از یک، بویژه در شرایط شور، بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک اثر منفی داشته و با بر هم زدن توازن تغذیهای، باعث کاهش عملکرد گیاهان میشود. خشکسالیهای مکرر و بهره برداری زیاد از منابع آبهای زیرزمینی موجب افت شدید سطح آب و کیفیت آن، از جمله افزایش شدید شوری و در برخی موارد افزایش نسبی غلظت یون منیزیم شده است. به منظور بررسی پراکنش و تغییرات این نسبت در آبهای آبیاری مناطق مختلف کشور، نتایج تجزیه بیش از 6200 نمونه از آبهای آبیاری 11 استان کشور مورد بررسی قرار گرفت. بررسی این دادهها نشان داد که حدود 55 درصد از آبهای مورد بررسی، دارای نسبت کلسیم به منیزیم کوچکتر از یک میباشند. همچنین، دادهها نشان داد که افزایش شوری با غلظت یونهای کلسیم و منیزیم همبستگی دارد، لیکن با نسبت آنها رابطهای ندارد. روابط همبستگی بین دادهها نیز نشان داد که بیشترین همبستگی بین شوری و غلظت سدیم ( R2= 0.87) مشاهده میشود و 60 درصد از تغییرات غلظت Ca و Mg در آب آبیاری را میتوان با بررسی تغیرات شوری پیش بینی نمود، ولی بین شوری و نسبت Ca/Mg همبستگی مشاهده نشد. کاربرد این گونه آبها بتدریج موجب افزایش منیزیم تبادلی و در نتیجه کاهش کیفیت (تخریب خاکدانه ها و کاهش نفوذپذیری) خاکها و مشکلات تغذیهای گیاهان میشود. از این نظر، ارزیابی دقیقتر این آبها و بررسی اثر آنها روی خاک و گیاهان از نظر اقتصادی و دارای اهمیت بسزایی است.
رحیمه زادش پرگو؛ حامد مازندرانی زاده؛ پیمان دانشکارآراسته
چکیده
در طراحی سیستمهای زهکش زیرزمینی، عمق، قطر و فاصله زهکش ها متغیر های مهم تصمیم گیری می باشند که بسته به نوع هدف می توان ترکیبات مختلفی از آنها را به کار برد. هدف از این تحقیق،طراحی سیستم زهکش زیرزمینی، به منظور دستیابی به کمترین هزینه های اجرایی و تحلیل عوامل تاثیر گذار بر روی هزینه های اجرایی سیستم زهکشی می باشد. به این منظور از تلفیق ...
بیشتر
در طراحی سیستمهای زهکش زیرزمینی، عمق، قطر و فاصله زهکش ها متغیر های مهم تصمیم گیری می باشند که بسته به نوع هدف می توان ترکیبات مختلفی از آنها را به کار برد. هدف از این تحقیق،طراحی سیستم زهکش زیرزمینی، به منظور دستیابی به کمترین هزینه های اجرایی و تحلیل عوامل تاثیر گذار بر روی هزینه های اجرایی سیستم زهکشی می باشد. به این منظور از تلفیق معادلات هیدرولیکی حاکم بر جریانهای ماندگار زهکش های زیر زمینی و شیوه بهینه سازی الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. در این تحقیق از اطلاعات50 هکتار، شامل دو واحد زراعی 25 هکتاری از اراضی کشت و صنعت واحد سلمان فارسی به عنوان مطالعه موردی استفاده شد. نتایج حاصل از خروجی مدل بهینه سازی نشان داد با کاهش ضریب زهکشی، هزینه اجرای سیستم های زهکشی به مقدار قابل توجهی کاهش می یابد. همچنین بررسی تاثیر عمق لایه غیر قابل نفوذ بر هزینه های اجرایی سیستم های زهکشی نشان داد که با افزایش عمق لایه غیر قابل نفوذ، فاصله زهکش ها افزایش و هزینه اجرای سیستم های زهکشی کاهش می یابد. مطالعات نشان داد که با افزایش عمق سطح ایستابی، هزینه های اجرای طرح افزایش می یابد، به طوریکه حداقل هزینه در فضای جستجو مربوط به سطح ایستابی 8/0 متری، در عمق 47/2 متر با فاصله 4/71 متر حاصل گردید.