موسسه تحقیقات خاک و آبپژوهش آب در کشاورزی2228-714029120150321Evaluation of Drought Tolerance of Some Soybean Cultivarsارزیابی تحمل تنش خشکی در برخی ارقام سویا1910132110.22092/jwra.2015.101321FAنیلوفر وحدیکارشناس ارشد زراعت، دانشگاه پیام نور.اسماعیل قلی نژاداستادیار گروه علمی علوم کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.Journal Article20150602In order to evaluate drought tolerance of some genotypes of indeterminite soybean in Uromia, a field experiment using randomized complete block design with split plots was conducted in three replications at Research Farm of Uromia Agricultural High School during 2012. The main plots were allocated to three levels of drought stress including: no tension i.e. irigation after every 60 mm evaporation from Class A pan; moderate drought stress with irrigation after 110 mm evaporation and severe drought stress, irrigation after 160 mm evapration). Also, three soybean genotypes (Clark, Wiliyams, and Anion) were planted in the sub-plots. Five drought tolerance indices including stress susceptibility index (SSI), stress tolerance index (STI), tolerance index (TOL), Mean Productivity (MP) and geometric mean productivity index (GMP) were calculated based on grain yield in normal and stress conditions. Stress intensity (SI) for mild and severe stress was, respectively, 0.44 and 0.62. The lowest indexes of SSI and TOL in both stress conditions was related to the genotype Williams. Under irrigation after 160 mm evaporation and based on MP, GMP, and STI indices, genotype Williams had the lowest rank and was sensitive to drought stress. In this experiment, under mild and severe drought stress conditions, genotype Anion had the highest MP, GMP, and STI indices, therefore, it was recognized as drought tolerant compared with the other genotypes.به منظور ارزیابی تحمل به خشکی ژنوتیپهای رشد نامحدود سویا در منطقه ارومیه، آزمایشی به صورت کرتهای یکبار خرد شده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی هنرستان کشاورزی در سال زراعی 1391 اجرا شد. تیمار اصلی در این بررسی شامل سه سطح تنش آبی(بدون تنش، تنش متوسط و شدید که در آنها به ترتیب آبیاری در زمان وقوع 60، 110 و 160 میلی مترتبخیر از سطح تشتک کلاس A، انجام شد) و تیمارفرعی شامل سه رقم سویا (کلارک، ویلیامز و آنیون) بود. پنج شاخص تحمل به خشکی شامل: شاخص حساسیت به تنش(SSI)، شاخص تحمل به خشکی(STI)، شاخص تحمل(TOL)، میانگین بهره وری یا تولید(MP) و شاخص میانگین بهره وری(GMP) بر اساس عملکرد دانه در دو محیط تنش و بدون تنش محاسبه شد. شدت تنش(SI)برای تنش ملایم 44/0 بوددر حالیکه برای تنش شدید 62/0 بود.کمترین میزان شاخص SSI وTOL درهر دو شرایط تنش در این آزمایش مربوط به رقم ویلیامز بود. در شرایط آبیاری بعد از 160میلیمتر رقم ویلیامز در سه شاخص MP، GMP، STI پایینترین رتبه را دارا بود و حساسیت زیادی به تنش خشکی داشت. در این آزمایش رقم آنیون با دارا بودن بیشترین میزان شاخصهای MP، GMP،STI در شرایط تنش ملایم و تنش شدید نسبت به دیگر ژنوتیپها متحمل به تنش بود.موسسه تحقیقات خاک و آبپژوهش آب در کشاورزی2228-714029120150321Assessing Effect of Different Irrigation Intervals and Planting Methods on Onion Yieldبررسی اثر دورهای مختلف آبیاری و روش های کاشت بر عملکرد پیاز111910132210.22092/jwra.2015.101322FAمهدی طاهریاستادیار مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان.محمد عباسیمحقق مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان .نایب دانشیمحقق مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان.نیاز علی ابراهیمی پاکدانشیار، موسسه تحقیقات خاک و آب، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج ایران.Journal Article20150606This study was carried out to investigate the effects of different irrigation regimes and planting methods on yield, yield components, morphological traits, and storage characteristics of a local onion cultivar, namely, Goli Ghesse. The experiment was conducted as a factorial split plot design with RCBD arrangement in four replications and for three years at Kheirabad Research Station. Irrigation intervals were allocated to the main plots and planting methods were studied in the sub plots. Irrigations were initiated after 40, 70, 100 and 130 mm cumulative evaporation in treatment E1, E2, E3 and E4, respectively. Two planting methods consisting of direct seeding and transplanting were used in this experiment. Seasonal and combined analysis of variance was done and means were compared using Duncan's multiples rang tests. Combined analysis showed that there was significant difference at 5% confidence level among treatments. Assessing effect of different irrigation intervals on average yield revealed that bulb yield in direct planting was 45.54 t/ha, which was 0.6 t/ha more than transplanting method, but this was not significant. Also, results showed that the highest bulb yield (60.8 t/ha) was obtained from E1. In comparison, treatments E2 to E4 had 48.88, 40.23, and 32.21 t/ha bulb yield and were in statistical groups of b, c, and d, respectively. But, cultivation method had no significant effect on yield at 5% probability level. .Effect of planting method on water use efficiency was significant at 5% level and the highest amount was obtained from transplanting method with 10.295 kg onion bulb/m<sup>3</sup>. Thus, irrigation interval after 70 mm evaporation from Class A pan and transplanting are recommended for Zanjan and other regions with similar climate and soil conditions. <br /> به منظور بررسی تاثیر رژیم های مختلف آبیاری و روش های کاشت بر عملکرد، اجزای عملکرد، صفات<br />مورفولوژیکی و خصوصیات انبارداری توده محلی پیاز قولی قصه، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در<br />قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار و به مدت سه سال در ایستگاه تحقیقات خیرآباد زنجان<br />اجرا گردید. در این آزمایش دورهای آبیاری در کرت های اصلی و روش کاشت در کرت های فرعی قرار<br />میلیمتر (E4) و 130 (E3)100 ،(E2)70 ،(E1) گرفت.تیمارهای آبیاری در چهار سطح شامل آبیاری از هر 40<br />تبخیر تجمعی در کرت های اصلی و روش های کاشت شامل 1- کاشت مستقیم بذر و 2- کاشت نشایی، در<br />کرت های فرعی مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه واریانس سالیانه و مرکب عملکرد کمی و کیفی محصول انجام<br />شد و میانگین ها با استفاده از آزمون دانکن مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد<br />که اختلاف معنی داری بین تیمارهای آزمایشی در سطح پنج درصد وجود داشت. بررسی اثر دور آبیاری بر<br />45 تن در هکتار بود که نسبت به / میانگین عملکرد نشان داد، عملکرد سوخ در روش کاشت مستقیم بذر 54<br />0 تن در هکتار بیشتر بود این افزایش عملکرد معنی دار نشد. همچنین نتایج نشان داد / کاشت به روش نشایی 6<br />60 تن در هکتار حاصل شد و در مقایسه / که حداکثر محصول از دور آبیاری 40 میلی متر تبخیر به مقدار 8<br />100 و 130 میلی متر نیز به ترتیب با میانگین ، قرار گرفت. دورهای آبیاری 70 a میانگین عملکرد ها در گروه<br />قرار گرفتند. نتایج نشان داد، که اثر d و c ،b 32 تن در هکتار در گروه های / 40 و 21 /23 ،48/ عملکرد 88<br />روش های کاشت بر کارایی مصرف آب در سطح پنج درسطح معنی دار بوده و بیشترین کارایی مصرف آب با<br />10/295 کیلوگرم بر متر مکعب آب مصرفی با روش کاشت نشایی به دست آمد. کارایی مصرف آب، با توجه<br />به کمبود منابع آب در منطقه، دور 70 میلی متر تبخیر تجمعی به دلیل کاهش در میزان مصرف آب مناسب تر از<br />تیمار آبیاری با دور 40 میلی متر تبخیر تجمعی می باشد. بنابراین تیمار آبیاری با دور 70 میلی متر تبخیر و کشت<br />نشایی برای منطقه زنجان و شرایط مشابه از لحاظ اقلیم و خاک توصیه می گردد.موسسه تحقیقات خاک و آبپژوهش آب در کشاورزی2228-714029120150321Drought and Its Effects on Groundwater Resources Quality in Sistan and Baluchestan Provinceخشکسالی و تاثیر آن بر کیفیت منابع آب سطحی در استان سیستان و بلوچستان213510132310.22092/jwra.2015.101323FAپیمان محمودیاستادیار گروه جغرافیای طبیعی- اقلیم شناسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران.تقی طاوسیدانشیار گروه جغرافیای طبیعی-اقلیم شناسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران.عبدالرئوف شاهوزئیکارشناس هواشناسی همدید، مرکز تحقیقات هواشناسی کاربردی استان سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایرانJournal Article20150606There are different materials and compounds in water that determine its chemical and physical quality. As the result of special conditions such as increase and decrease in discharge, water quality can vary. One of these conditions is drought that decreases discharge, and water quality changes. In this study, droughts of Sistan and Baluchistan province have been analyzed using Standardized Precipitation Index (SPI). On the basis of this index, Sistan and Baluchistan province has experienced alternately different droughts with various intensities in the studied period (1976-2005). Most droughts have been classified as weak with a frequency of 26.7 percent and medium droughts with 20 percent frequency. Then, dry and wet years were identified. Finally, the period of 2000-2004 were selected as representative of dry years. In respect to water quality, results of 4 hydrometrics station for Sianchah, Hirmand, Bampur, and Bahokalat rivers were studied for a period of 10 years (1997-2006). Most changes in cations and anions concentrations were observed at Payab-e- Kohak Dam hydrometric stations, which were about 22 percent. EC also changed in drought index period as compared with long–term average, increasing in Payab–e- Kohak Dam, Daman, Ladiz and Pirdan hydrometeric stations by 12.7%, 2.5%, 0.95%, and 0.03%, respectively. In fact, decrease in river base flow and temperature increase caused increase in EC in drought period. Also, SAR increased in all of the studied stations by about 5.5 percent in the drought period.
عناصر مواد و ترکیب های مختلفی در آب وجود دارند که روی کیفیت شیمیائی و فیزیکی آب مؤثر می باشند که در اثر شرایط خاصی چون افزایش و کاهش دبی دچار تغییراتی می شوند. یکی از این شرایط خشکسالی می باشد که کاهش دبی و تغییرات کیفی آب را به همراه دارد. در این تحقیق جهت تحلیل خشکسالی های استان سیستان و بلوچستان از شاخص نمره استاندارد که یکی از شاخص های پیشنهادی سازمان هواشناسی جهانی می باشد بهره گرفته شده است. بر اساس این شاخص استان سیستان و بلوچستان در طول دوره آماری (2005-1976)، به تناوب خشکسالی ها و ترسالی های گوناگونی را با شدت های مختلف تجربه کرده است. به طوریکه بیشترین فراوانی خشکسالی ها مربوط به خشکسالی های ضعیف با 7/26 درصد و خشکسالی های متوسط با20 درصد بوده است.سپس بر اساس همین شاخص، سال های تر و خشک مشخص و در نهایت سال های 2000 تا 2004 به عنوان نماینده سال های خشک انتخاب گردید.در مطالعه کیفی جریان های سطحی نیز از نتایج آزمایش چهار ایستگاه هیدرومتری رودخانه های سیانجاه، هیرمند، بمپور و باهوکلات طی یک دوره 10 ساله (2006-1997) استفاده گردید. بیشترین تغییرات در غلظت کاتیون ها و آنیون ها در ایستگاه پایاب سد کهک مشاهده گردید که میزان آنها در حدود 22 درصد بود. مقدار EC نیز در دوره شاخص خشکسالی دارای تغییراتی بوده است. به طوریکه در سال های شاخص خشکسالی نسبت به میانگین درازمدت در ایستگاه های پایاب سد کهک، دامن، لادیز و پیردان به ترتیب 7/12، 5/2، 95/0 و 03/0 درصد افزایش یافته است. در واقع کاهش دبی پایه رودخانه و افزایش دما در اثر خشکسالی باعث افزایش مقدار EC شده بوداست. و در نهایت از لحاظ مقدار نسبت جذب سدیم نیز شاهد 5/5 درصد افزایش در دوره خشک بوده ایم. موسسه تحقیقات خاک و آبپژوهش آب در کشاورزی2228-714029120150321Changes in Soil and Plant due to Irrigation with Treated Domestic Wastewater and Its Effects on Alfalfa Yieldبررسی تغییرات حاصله در خاک و گیاه ناشی ازآبیاری با استفاده از پساب تصفیه شده شهری و تأثیر آن بر عملکرد یونجه354710132410.22092/jwra.2015.101324FAرحیم علیمحمدیاستادیار واحد تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری.Journal Article20150606In order to investigate the effect of domestic wastewater and normal water (well water) on soil chemical properties and alfalfa yield, a research project was conducted for three years in Chahartakhteh Research Station. The experiment was performed in randomized complete blocks design including four treatments in three replications. Treatments were as follows: T1: Irrigation with normal water at farmers’ conventional amount; T<sub>2</sub>: Irrigation with treated wastewater at farmers’ conventional amount; T<sub>3</sub>: Irrigation with normal water to meet plant water requirement, T<sub>4</sub>: Irrigation with treated wastewater to meet plant water requirement. The results showed that there were no heavy element in the soil and plants tested, but concentration of elements such as N, P, K, Na, and CI were increased in the plant, and also in 0-30 cm soil depth. However, electrical conductivity, available phosphorus, soluble sodium, magnesium and calcium increased in the treatments using wastewater. Also, in 30-60 cm soil depth, pH, electrical conductivity, total nitrogen and concentration of available iron, copper and sodium increased significantly (p <0.05). Crop yield increased through years of performing the study and results showed that alfalfa mean wet yield was 20367, 28992, 22138, and 29324 kg/ha for T1 to T4 treatments, respectively, while treatment no. 4 had the highest yield. Alfalfa wet yields in treatments irrigated with wastewater were higher than those using normal water (29158 and 21252.5 kg per ha, respectively). In general, results showed that use of effluent of treated domestic wastewater increased crop yield.
به منظور بررسی تأثیر غلظت عناصر موجود در پساب در مقایسه با آب آبیاری روی تغییرات حاصله در خاک و گیاه، پژوهش تاثیر آبیاری یونجه با استفاده از آب معمولی و پساب به مدت سه سال در ایستگاه تحقیقاتی چهارتخته شهرکرد اجرا شد. این آزمایش به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی مشتمل بر چهارتیمار در سه تکرار صورت پذیرفت. تیمارها عبارت بودند از: T<sub>1</sub>: آبیاری با آب معمولی و میزان مصرف عرف زارعین در کشت گیاه یونجه، T<sub>2</sub>: آبیاری با پساب و میزان مصرف عرف زارعین، T<sub>3</sub>: آبیاری با آب معمولی و میزان آب مورد نیاز گیاه، T<sub>4</sub>: آبیاری با پساب و میزان آب مورد نیاز گیاه. نتایج گویای آن استکه خاک و گیاه مورد آزمایش(بعد از اعمال تیمارها) فاقد عناصر سنگین بودند ولی غلظت عناصر N ،P ،K،Na ، Cl در گیاه در اثر استفاده از پساب افزایش داشته و همچنین در عمق 30- 0 سانتی متری خاک هدایت الکتریکی خاک، فسفر قابل جذب، مقادیر سدیم، منیزیم و کلسیم خاک در تیمارهای استفاده از پساب افزایش نشان دادهاند. در عمق 60-30 سانتی متری خاک نیزاسیدیتیه خاک، هدایت الکتریکی خاک و مقادیر آهن، مس و سدیم قابل جذب خاک افزایش یافته و دارای اختلاف معنیدار بودند. تغییرات غلظت بقیه عناصر (روی، منیزیم، بیکربنات، نیتروژن کل، کلر، پتاسیم، فسفر و کربن آلی) دارای اختلاف معنی دار نبودند. عملکرد علوفه طی سالهای اجرای طرح افزایش داشته و نتایج نشان میدهد، میانگین عملکردتر تیمارها به ترتیب 20367، 28992،22138 و 29324 کیلو گرم در هکتار و در مجموع تیمار چهار دارای بیشترین عملکرد بود. عملکرد علوفهتر در تیمارهای آبیاری با پساب نسبت به تیمارهایی که از آب معمولی استفاده کردهاند دارای عملکرد بیشتری بودند (29158 و 5/21252 کیلو گرم در هکتار). بطور کلی نتایج حاصله گویای آن است که استفاده از پساب تصفیه خانه فاضلاب خانگی باعث افزایش عملکرد گردید. موسسه تحقیقات خاک و آبپژوهش آب در کشاورزی2228-714029120150321Effect of Irrigation Method with Saline Water on Yield of Sorghum and Improving Water and Nutrient Use Efficiencyبررسی نقش شیوه آبیاری با آب شور بر عملکرد سورگوم و ارتقای کارآیی مصرف آب و عناصر غذایی496110132510.22092/jwra.2015.101325FAفاطمه کاراندیشاستادیار گروه مهندسی آب دانشگاه زابل.امالبنی توراجزادهدانشآموختهی کارشناسی ارشد آبیاری و زهکشی گروه مهندسی آب دانشگاه زابل.Journal Article20150606Population growth as well as global fresh water shortage problem have necessitated the use of unconventional water resources in agricultural sector, as the largest consumer of fresh water, especially in arid and semi-arid regions. In this study, the effect of four irrigation methods on yield, uptake of water and important nutrients, and the salt accumulation in soil was investigated using a completly randomized block design. Treatments included irrigation via fixed furrow with fresh water (FF), irrigation with saline water (SS), irrigation via fixed furrow with saline and fresh water (FFS) and irrigation via alternate furrow with saline and fresh water (AFS). Total crop evapotranspiration during the growing season under FF treatment was 901.2 mm, while for AFS, FFS and SS treatments the values were significantly lower by, respectively, 6.3%, 9.9% and 12.3 percent compared to the control treatment. Despite a significant reduction in the total biomass under FFS (6.34 Mg ha<sup>-1</sup>) and SS (5.17 Mg ha<sup>-1</sup>) treatments compared with that for FF treatment (7.89 Mg ha<sup>-1</sup>), a favorable total biomass under AFS (7.7 Mg ha<sup>-1</sup>) caused, 13.2% and 33.8 percent increase in water use efficiency under AFS treatments compared with those for FFS and SS treatments, respectively. Although applying SS and FFS treatments caused a significant reduction in crop nutrient uptake, no significant reduction was observed in total crop nutrient content between AFS (150.3 N, 129.6 K and 21.4 P, in terms of kg ha<sup>-1</sup>) and FF (160.9 N, 134.8 K and 21.4 P, kg ha<sup>-1</sup>) treatments. Salt accumulation in soil under AFS treatment was also lower than those for FFS and SS treatments. Thus, it could be concluded that applying this irrigation method will lead to 6.3 percent reduction in crop water use, supplying 50 percent of crop water demand by saline water resources, and reduction in crop nutrient demand. This would protect the economic and environmental issues in the irrigated agriculture in the study area.افزایش روزافزون جمعیت همگام با معضل بحران جهانی منابع آب شیرین، استفاده از منابع آب نامتعارف در بخش کشاورزی، به عنوان بزرگترین مصرفکنندهی آب شیرین، به ویژه در مناطق خشک و نیمهخشک را ضروری میسازد. به همین دلیل، در این پژوهش، در قالب یک طرح آماری بلوک کامل تصادفی در سطح مزرعه، تأثیر چهار شیوه آبیاری شامل آبیاری با شیارثابت با آبغیرشور (FF)،آبیاری با شیار ثابت با آب شور (SS)، آبیاری با شیار یکدر میان ثابت با آب شور و غیرشور (FFS) و آبیاری باشیار یک در میان متغیر با آب شور و غیرشور (AFS) بر میزان عملکرد، جذب آب و عناصر غذایی مهم و تجمع نمک در خاک مورد بررسی قرار گرفت. مجموع تبخیر-تعرق در کل فصل کشت در تیمار شاهد برابر با 2/901 میلیمتر بوده و مقدار آن در تیمارهای AFS، FFSو SSدر حد معنیداری در سطح پنج درصد و به میزان 3/6، 9/9 و 3/12 درصد کمتر از تیمار شاهد بود.علیرغم کاهش معنیدار در میزان بیوماس کل در تیمارهای FFS (Mg ha<sup>-1</sup> 34/6) و SS (Mg ha<sup>-1</sup>17/5) در مقایسه با تیمار شاهد (Mg ha<sup>-1</sup> 89/7)، حفظ بیوماس کل در حد مطلوب در تیمار AFS (Mg ha<sup>-1</sup> 7/7) باعث 2/13 و 8/33 درصد افزایش کارآییمصرف آّب در این تیمار در مقایسه با تیمارهای FFS و SS شد. اگرچه اعمال تیمارهای SS و FFS باعث کاهش معنیدار جذب عناصر غذایی شد، اختلاف معنیداری بین مجموع کل نیتروژن، پتاسیم و فسفر جذب شده در تیمار AFS ( به ترتیب، 3/150، 6/129 و 4/21 کیلوگرم در هکتار)در مقایسه با تیمار شاهد (نیتروژن 9/160، پتاسیم 8/134 و فسفر 4/21 کیلوگرم در هکتار) مشاهده نشد. میزان تجمع نمک در محدوده ریشه در تیمار AFS نیز کمتر از مقدار آن در تیمارهای SSو FFSبود. لذ، استفاده از این شیوه آبیاری، ضمن کاهش 3/6 درصد در آب مورد نیاز در کل فصل رشد و تامین 50 درصد آن از منابع آّب شور و کاهش میزان کود مورد نیاز، زمینه حفظ منافع اقتصادی و زیستمحیطی در کشاورزی آبی در منطقه را فراهم میآورد. موسسه تحقیقات خاک و آبپژوهش آب در کشاورزی2228-714029120150321Effect of Different Amounts of Municipal Wastewater on Yield of Cotton under Drip Irrigationاثر مقادیر مختلف پساب شهری بر عملکرد پنبه با آبیاری قطرهای637410132610.22092/jwra.2015.101326FAمحمد ذونعمت کرمانیاستادیار گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران.رسول اسدیمدرس گروه کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران .حسین دهقانی سانیجدانشیار پژوهش، دیسیپلین آبیاری و زهکشی، موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی.Journal Article20150606Due to limitation of conventional water resources, the use of unconventional water for agriculture is unavoidable. Therefore, in order to investigate the effect of using different amounts of municipal wastewater on yield, yield components and water use efficiency of cotton in drip irrigation systems, a field experiment was carried out during 2010 and 2011 growing season at experimental farm of Jopar Agriculture and Natural Resources Research Center in Kerman province. The treatments were laid out in split plot with a Randomized Complete Block Design (RCBD) with three replications. The treatments were comprised of three levels of irrigation including 100% (control), 80%, and 60 percent of crop water requirement in the main plot, and two water qualities (groundwater and wastewater) as sub plot, under surface drip irrigation system. The results showed reduction of pH and increment of soil salinity due to the high concentration of elements such as Na and K in the wastewater. Also, comparison of 100 percent with 80 percent of water requirement using wastewater showed a water saving of 1800 m<sup>3</sup> ha<sup>-1</sup>, while water use efficiency was increased 18 percent. However, the same treatment caused a decrease of 1.5%, 2.1%, 2.9%, 15.2%, and 11.6 percent in yield, number of boll, boll weight, plant height, and leaf area index, respectively. Considering the results obtained in this study, to cope with the water shortage in the country and increase water use efficiency, make use of wastewater, and conserve water, applying 20 percent less water than the full crop water requirement of cotton is recommendable in Kerman,.بهدلیل محدود بودن منابع آب، استفاده از آبهای نامتعارف در بخش کشاورزی امری اجتنابناپذیر است. در این راستا، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی جوپار طی دو سال متوالی (1389 و 1390) به اجرا درآمد. هدف از انجام این پژوهش مقایسه سه سطح نیاز آبی (100%، 80% و 60%) بهعنوان عامل اصلی و دو کیفیت آب آبیاری (آب چاه و پساب حاصل از فاضلاب شهری تصفیه شده) بهعنوان عوامل فرعی بود. نتایج حاصل از تجزیه خاک نشان دادکه به دلیل بالا بودن غلظت کاتیونهایی نظیر Na و K در پساب، شوری خاک افزایش یافت. همچنین میانگین دو ساله نتایج تجزیه واریانس صفات مورد بررسی نشان داد که سطح آبیاری 80 درصد نیاز آبی در شرایط استفاده از فاضلاب تصفیه شده شهری با میزان آب مصرفی 7100 مترمکعب در هکتار و با صرفهجویی 1800 مترمکعب آب در هکتار نسبت به تأمین نیاز کامل آبی گیاه، در شرایطی ، افزایش 18 درصدی کارایی مصرف آب را در پی داشت که با کاهش 5/1%، 1/2،% 9/2%، 2/15 % و 6/11 درصدی بهترتیب در عملکرد، تعداد غوزه و وزن غوزه، ارتفاع بوته و شاخص سطح برگ همراه بود. لذا، با توجه به نتایج بدست آمده برای مقابله با بحران کمبود آب در کشور و افزایش راندمان آبیاری، استفاده از فاضلاب تصفیه شده و برای صرفهجویی در مصرف آب، اعمال 20 درصد کم آبیاری نسبت به تأمین نیاز کامل آبی گیاه در کشت پنبه در استان کرمان توصیه میشود.موسسه تحقیقات خاک و آبپژوهش آب در کشاورزی2228-714029120150321Effect of Wastewater and Compost on Transport of Some Heavy Metals in Soil Profileاثر فاضلاب و کمپوست بر انتقال برخی از فلزات سنگین در نیمرخ خاک758610132710.22092/jwra.2015.101327FAمسعود شاکرمیدانشجوی دکتری مهندسی منابع آب دانشگاه بوعلیسینا همدان.صفر معروفیاستاد گروه مهندسی آب دانشگاه بوعلیسینا همدان.قاسم رحیمیاستادیار گروه مهندسی علوم خاک دانشگاه بوعلیسینا همدان.فرشاد دشتیدانشیار گروه علوم باغبانی دانشگاه بوعلیسینا همدان.Journal Article20150606In order to investigate the effect of wastewater and compost on transport of heavy metals in a soil column, a factorial experiment based on completely randomized design with three replication was conducted. The variables included three types of water: fresh water (W<sub>1</sub>), treated wastewater (W<sub>2</sub>) and a composition of 50% raw wastewater and 50% fresh water (W<sub>3</sub>). Besides, four levels of compost were also studied: the control without compost: 0 (C<sub>1</sub>), 40 (C<sub>2</sub>), 80 (C<sub>3</sub>) and 120 (C<sub>4</sub>) t/ha. Soil sampling was done at three depths: 10 (D<sub>1</sub>), 40 (D<sub>2</sub>) and 85 cm (D<sub>3</sub>). Based on these factors: 12 W<sub>i</sub>C<sub>j</sub> treatments, 12 W<sub>i</sub>D<sub>j</sub> treatments and 9 C<sub>i</sub>D<sub>j</sub> treatments were studied. In this regard, 36 volumetric metal lysimeters (30×30×126 cm) were designed. Soil in the lysimeter had three layers: upper (clay), middle layer (clay loam) and bottom layer (sandy clay loam), respectively. After the preparation of lysimeters, basil was planted in them. After harvesting the basil, soil samples were taken from 10, 40 and 85 cm and amounts of Ni, Pb, Cd, Fe, Cu, Zn and Mn were measured. The results showed that the effects of type of water, level of compost, and soil depth on all of the elements were significant (p< 0.05). The dual and trial interactions effects of the factors (except type of water*compost and depth*water type*compost) were significant (p< 0.05) for all elements. The highest concentration of the elements were observed in the W<sub>3</sub> C<sub>4</sub> D<sub>1</sub>. In the W<sub>3</sub>C<sub>4</sub> treatment, rates of Pb (474%), Cd (508%), Cu (550%), Zn (463%) and Fe (411%), and in the C<sub>4</sub>W<sub>2</sub> treatment, rate of Ni (563%) and Mn (570%), were increased compared to the control. Based on the results, to reduce risks of long-term environmental impacts of heavy metals from wastewater and compost application, continuous monitoring of soil and water resources is necessary.به منظور تعیین میزان انتقال برخی از فلزات سنگین به عمق خاک در نتیجه کاربرد پسماندهای شهری (فاضلاب و کمپوست)، آزمایشی بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه فاکتور در سه تکرار انجام گرفت.فاکتورهای مورد بررسی شامل سه نوع آب آبیاری: آب معمولی بعنوان شاهد (<sub>1</sub>W)، فاضلاب تصفیه شده (<sub>2</sub>W) و ترکیب50 درصد فاضلاب خام و آب معمولی (<sub>3</sub>W)، چهار سطح کود کمپوست زباله شهری: بدون کمپوست (<sub>1</sub>C)، 40 تن در هکتار (<sub>2</sub>C)، 80 تن در هکتار (<sub>3</sub>C) و 120 تن در هکتار (<sub>4</sub>C) و سه عمق نمونهبرداری خاک:10 (<sub>1</sub>D)، 40 (<sub>2</sub>D)و 85 سانتیمتری(<sub>3</sub>D) از سطح خاک،بودند. با توجه به فاکتورهای مورد مطالعه، دوازده تیمار C<sub>i</sub>W<sub>j</sub>، دوازده تیمار W<sub>i</sub>D<sub>j</sub> و نه تیمار C<sub>i</sub>D<sub>j</sub>بررسی شدند. در این خصوص تعداد 36 عدد لایسیمتر فلزی حجمی با ابعاد 126 ×30 ×30 طراحی شد. خاک درون لایسیمترها دارای سه لایه: فوقانی (بافت رسی)، لایه میانی (لوم رسی) و لایه پایینی (لوم رسی شنی) بود. پس از طراحی و آمادهسازی لایسیمترها، گیاه ریحان در آنها کشت گردید. بعد از برداشت ریحان، نمونههای خاک از اعماق 10، 40 و 85 سانتیمتر تهیه و مقادیر نیکل، سرب، کادمیوم، آهن، مس، روی و منگنز قابل جذب آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که اثر نوع آب آبیاری، کمپوست و عمق بر کلیه عناصر معنیدار (05/0 p<) میباشد. همچنین برهمکنش دوگانه و سه گانه فاکتورها (بجز نوع آب آبیاری- کمپوست و نوع آب آبیاری- کمپوست- عمق)، بر کلیه عناصر معنیدار (05/0 p<) بود. بالاترین میانگین کلیه عناصر در عمق 10 سانتیمتر و مربوط به فاکتورهای <sub>3</sub>W و <sub>4</sub>Cبود. در تیمار <sub>4</sub>C<sub>3</sub>W، مقادیر سرب (474)، کادمیوم (508)، مس (550)، روی (463) و آهن (411 درصد) و در تیمار 4C2W مقادیر نیکل (563) و منگنز (570 درصد) نسبت به تیمار شاهد افزایش داشتند.با توجه به نتایج گفته شده، برای کاهش خطرات بلندمدت زیستمحیطی، پیشنهاد میگردد، پایش مستمر عناصر سنگین ناشی از کاربرد فاضلاب و کمپوست در خاک و منابع آب صورت گیرد.موسسه تحقیقات خاک و آبپژوهش آب در کشاورزی2228-714029120150321Hydraulic Evaluation of Low Pressure Drip Irrigation Systems Using Mathematical Modelling and Experimental Dataارزیابی هیدرولیکی سیستمهای آبیاری قطرهای کم فشار به کمک مدلسازی ریاضی و دادههای آزمایشگاهی879910132810.22092/jwra.2015.101328FAمحبوبه سادات ملائیکارشناس ارشد آبیاری و زهکشی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره).علی مهدوی مزدهاستادیار گروه مهندسی آب، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره).علیرضا وطن خواهاستادیار گروه مهندسی آبیاری و آبادانی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران.Journal Article20150606In the present study, hydraulic properties of low pressure drip irrigation systems in lateral pipes were evaluated by mathematical model with the aid of experimental data resulting from testing of tubes available in Iran. In this regard, emitters discharge were measured in different initial heads from 0.45 to 1.8 m for laterals with outside diameter of 32 mm with different lengths of 89, 60, 30, and 16 meters and also for laterals with the length of 16 meters and external diameters of 32, 25, 20, and 16 mm. the obtained discharge-head relation was q=1.955h<sup>0.8421</sup> with R<sup>2</sup> of 0.93. On the basis of the ratio of lateral diameter to its length, two relations were proposed for estimating local loss as a function of Reynolds number with R<sup>2</sup> of 0.95 and 0.75. Furthermore, experimental results showed that Colebrook-White relation could be used as a good estimation for friction losses. The model was calibrated and evaluated using experimental data and relations which were obtained from experimental results. The model was used for evaluating the effect of different heads, lateral diameters, and length on emitter discharges, which was not possible to evaluate experimentally. The results revealed that the proper length interval in which the uniformity is more than 80% was 40 to 75 meters for laterals with the external diameter of 16 mm under different heads (from 0.45 to 1.8 meters). This length interval for laterals with external diameters of 20, 25, and 32 mm was 50 to 100 m, 70 to 150 m, and 80 to 180 m, respectively. Finally, a relation was developed for designing low pressure drip irrigation system.در تحقیق حاضر هیدرولیک سیستمهای آبیاری قطرهای کم فشار در لولههای لترال (جانبی) توسط مدل ریاضی و به کمک دادههای آزمایشگاهی حاصل از تست لولههای موجود در ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. در این راستا، دبی قطرهچکانها در ارتفاعهای آبی مختلف از 45/0 تا 8/1 متر در لوله لترال به قطر خارجی 32 میلیمتر و طولهای 16، 30، 60 و 89 متر و همچنین لترال به طول 16 متر و قطرهای خارجی 16، 20، 25 و 32 میلیمتر اندازه گیری شد. رابطه دبی- ارتفاع برای قطره چکانها به صورت <sup>8421/0</sup>h955/1=q با ضریب همبستگی 93/0 بدست آمد. برای محاسبه افت موضعی نیز بر اساس نسبت قطر لترال به طول آن دو رابطه بر حسب عدد رینولدز با ضرایب همبستگی 95/0 و 75/0 ارائه گردید. بعلاوه نتایج آزمایشگاهی نشان داد که برای برآورد افت اصطکاکی با دقت خوبی می توان از معادله کلبروک-وایت استفاده نمود. به کمک روابط و دادههای استخراج شده از نتایج آزمایشگاهی مدل ریاضی واسنجی و صحت سنجی شد. از این مدل برای ارزیابی اثر قطر، ارتفاع آبی و طولهای مختلف لوله لترال بر دبی قطره چکانها که به صورت آزمایشگاهی امکانپذیر نیست، استفاده گردید. نتایج نشان داد که محدوده طولی مناسب برای لترال به قطر خارجی 16 میلیمتر که با ارتفاع آبی 45/0 تا 8/1 متر، بتواند یکنواختی بالای 80 درصد را ایجاد کند، 40 تا 75 متر می باشد. این عدد برای قطر خارجی 20، 25 و 32 میلیمتر، به ترتیب بین 50 تا 100 متر، 70 تا 150 متر و 80 تا 180 متر می باشد.در پایان نیز یک نموگرام و رابطه برای طراحی سیستمهای آبیاری قطرهای کمفشار ارائه گردید.موسسه تحقیقات خاک و آبپژوهش آب در کشاورزی2228-714029120150321Ranking of Agricultural Water Demand Management Strategies in Arid Regions by Hybrid Model of AHP and M-TOPSISرتبهبندی راهبردهای مدیریت تقاضای آب کشاورزی مناطق خشک با استفاده از مدل هیبریدی AHP و M-TOPSIS10111510132910.22092/jwra.2015.101329FAمحمد هادی شبستریکارشناسی ارشد مهندسی منابع آب دانشگاه تهران، پردیس ابوریحان.محمد ابراهیم بنی حبیبدانشیار گروه مهندسی آبیاری و زهکشی دانشگاه تهران، پردیس ابوریحان.Journal Article20150606In this research, strategies of agricultural water demand management in arid regions was ranked by the proposed hybrid model (MTAHP) of Analytical Hierarchy Process (AHP) and Modified Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution (MTOPSIS) methods. The proposed hybrid model (MTAHP) uses the strengths of the AHP and TOPSIS and avoids their weaknesses. For this purpose, the AHP model was used for determining relative weights and consistency ratio assessment and, finally, M-TOPSIS model was used for ranking the strategies. To apply the MTAHP model, 35 Iranian experts in the field of agricultural water management participated in the survey. Model results showed that the best strategy for agricultural water demand management in arid regions was training the farmers. The next ranks of strategies in order were: improvement of cropping pattern, land leveling, modernization of irrigation systems in the region, and using recovered water. The lowest ranks belonged to the trade water strategy and virtual water imports. The results of this research showed that the hybrid model of AHP and MTOPSIS can be used in evaluating and prioritizing the strategies for agricultural water demand management.در این مطالعه، با استفاده از مدل پیشنهادی هیبریدی فرایند تحلیل سلسله مراتبی و شباهت به گزینه ایدهآل اصلاح شده MTAHP))رتبهبندی راهبردهای مدیریت تقاضای آب کشاورزی مناطق خشک انجام گردید.مدل هیبریدی (MTAHP)از نقاط قوت دو مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP)و شباهت به گزینه ایدهآل اصلاح شده (M-TOPSIS)استفاده کرده و نقاط ضعف آنها را پوشش میدهد. به این ترتیب که برای بهدست آوردن وزنهای نسبی، مقایسه هایات زوجی AHPبهکار گرفته شده و همچنین بررسی نرخ سازگاری با استفاده از مدل AHPانجام شده است. در نهایت، رتبهبندی راهبردها از طریق مدل M-TOPSISانجام گردیده است. برای اجرای این مدل، 35 متخصص کشور در زمینه مدیریت آب کشاورزی در نظرسنجی شرکت داده شدهاند. نتایج مدل نشان داد که راهبرد "آموزش کشاورزان" بهترین راهبرد در میان راهبردهای مدیریت تقاضای آب کشاورزی مناطق خشک میباشد. در رتبههای بعدی، "تغییر الگوی کشت و تسطیح اراضی"، "بهروز رسانی سامانههای آبیاری" و "استفاده از آبهای بازیافتی" قرار گرفتند. کمترین رتبهها نیز به راهبردهای "داد و ستد آب" و "واردات آب مجازی" تعلق گرفت. نتایج این مطالعه نشان میدهد که مدل هیبریدی فرایند تحلیل سلسله مراتبی و شباهت به گزینه ایدهآل اصلاح شده(MTAHP)میتواند در بررسی و اولویتبندی راهبردهای مربوط به مدیریت تقاضای آب کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد.موسسه تحقیقات خاک و آبپژوهش آب در کشاورزی2228-714029120150321Subsurface Drainage System Design to Minimize Construction Costs under Steady-State Conditionsطراحی سیستم زهکش زیرزمینی با هدف دستیابی به کمترین هزینه اجرایی در شرایط ماندگار11712810133010.22092/jwra.2015.101330FAرحیمه زادش پرگودانش آموخته کارشناسی ارشد آبیاری و زهکشی دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین.حامد مازندرانی زادهاستادیار گروه مهندسی آب، دانشکده فنی مهندسی، دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین.پیمان دانشکارآراستهاستادیار گروه مهندسی آب، دانشکده فنی مهندسی، دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین.Journal Article20150606Drainage pipe installation depth, diameter, and spacing are the important variables in subsurface drainage system design. Different combinations of these variables can be applied depending on the objectives of the design. The objective of this research was to investigate the parameters affecting the cost of subsurface drainage construction. To this end, steady state flow through the soil to the pipes was studied from midpoint of drainpipes using the governing equation of Hooghout and an optimization algorithm. Information of 50 ha of Salman Farsi Agro-industrial Corporation, Khuzestan, Iran, from two 25 ha units was used. The results of the optimization model showed that reduction in drainage coefficient reduced drainage construction costs, considerably. Also, reduction in drainpipe installation depth increased drain spacing and decreased costs. And, with increasing water table depth, costs increased.در طراحی سیستمهای زهکش زیرزمینی، عمق، قطر و فاصله زهکش ها متغیر های مهم تصمیم گیری می باشند که بسته به نوع هدف می توان ترکیبات مختلفی از آنها را به کار برد. هدف از این تحقیق،طراحی سیستم زهکش زیرزمینی، به منظور دستیابی به کمترین هزینه های اجرایی و تحلیل عوامل تاثیر گذار بر روی هزینه های اجرایی سیستم زهکشی می باشد. به این منظور از تلفیق معادلات هیدرولیکی حاکم بر جریانهای ماندگار زهکش های زیر زمینی و شیوه بهینه سازی الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. در این تحقیق از اطلاعات50 هکتار، شامل دو واحد زراعی 25 هکتاری از اراضی کشت و صنعت واحد سلمان فارسی به عنوان مطالعه موردی استفاده شد. نتایج حاصل از خروجی مدل بهینه سازی نشان داد با کاهش ضریب زهکشی، هزینه اجرای سیستم های زهکشی به مقدار قابل توجهی کاهش می یابد. همچنین بررسی تاثیر عمق لایه غیر قابل نفوذ بر هزینه های اجرایی سیستم های زهکشی نشان داد که با افزایش عمق لایه غیر قابل نفوذ، فاصله زهکش ها افزایش و هزینه اجرای سیستم های زهکشی کاهش می یابد. مطالعات نشان داد که با افزایش عمق سطح ایستابی، هزینه های اجرای طرح افزایش می یابد، به طوریکه حداقل هزینه در فضای جستجو مربوط به سطح ایستابی 8/0 متری، در عمق 47/2 متر با فاصله 4/71 متر حاصل گردید.