مصطفی قاسمی؛ کاظم ارزانی؛ عباس یداللهی؛ حسین حکم آبادی
چکیده
فلورسانس کلروفیل یک ابزار غیر تخریبی برای تخمین کارایی فتوشیمیایی و موقعیت فتوسنتزی در گیاهان می باشد و به طور گسترده ای در ارزیابی پاسخ گیاهان به تنش های محیطی مورد استفاده قرار گرفته است. در این راستا این پژوهش با هدف ارزیابی اثر تنش خشکی روی فلورسانس، مقادیر و شاخص کلروفیل و همچنین بیوماس چهار پایه دانهالی پسته رشد یافته در شرایط ...
بیشتر
فلورسانس کلروفیل یک ابزار غیر تخریبی برای تخمین کارایی فتوشیمیایی و موقعیت فتوسنتزی در گیاهان می باشد و به طور گسترده ای در ارزیابی پاسخ گیاهان به تنش های محیطی مورد استفاده قرار گرفته است. در این راستا این پژوهش با هدف ارزیابی اثر تنش خشکی روی فلورسانس، مقادیر و شاخص کلروفیل و همچنین بیوماس چهار پایه دانهالی پسته رشد یافته در شرایط گلخانه انجام گرفت. پایه های مورد بررسی شامل بادامی زرند Pistacia vera cv. Badami-e-Zarand))، قزوینی (cv. Ghazvini P. vera)، سرخس (cv. Sarakhs P. vera) و بنه P. mutica بودند. نتایج نشان داد که تنش آبی نسبت FV/Fm (که نشان دهنده حداکثر کارایی فتوسیستم ΙΙ می باشد)، مقادیر کلروفیل و بیوماس گیاهان را کاهش داد. بیشترین میزان نسبت FV/Fm در گیاهان شاهد (آبیاری کامل) مشاهده شد و تفاوت معنی داری با تنش شدید داشت. تفاوت بین پایه های مورد بررسی به جز پایه P. mutica که بالاترین عملکرد کوانتومی PSII را نشان داد، در اغلب موارد معنی دار نبود. بیشترین و کمترین غلظت کلروفیل نیز در تیمارهای آبیاری به ترتیب متعلق به شاهد و تنش شدید بود. اثر ژنوتیپ نیز بر مقادیر کلروفیل (کلروفیل a، b، کل و شاخص کلروفیل) معنی دار بود و بیشترین و کمترین مقدار این پارامترها به ترتیب متعلق به پایه بنه و سرخس بود. از نظر وزن خشک ساقه، ریشه و برگ، پایههای، بنه و بادامی کمتر تحت تأثیر خشکی قرار گرفتند. بر اساس نتایج تنش خشکی اثرات منفی بر پایه های دانهالی پسته داشت و پایه بنه نسبت به سایر پایه ها مقاومت بیشتری نشان داد.
عباس یداللهی؛ نوربخش تیموری؛ وحید عبدوسی؛ سعادت ساریخانی خرمی
چکیده
ایران سرزمین خشک و نیمهخشک است که بخش قابل توجهی از اراضی آن، سیلخیز یا شیبدار میباشد. توسعه باغهای دیم، به عنوان یکی از راهکارهای اساسی در راستای افزایش سطح زیر کشت در این اراضی بهشمار میرود. لذا این پژوهش به منظور ارزیابی تلفیق سامانه جمعآوری آب با سوپرجاذب و مواد آلی در احداث باغهای ...
بیشتر
ایران سرزمین خشک و نیمهخشک است که بخش قابل توجهی از اراضی آن، سیلخیز یا شیبدار میباشد. توسعه باغهای دیم، به عنوان یکی از راهکارهای اساسی در راستای افزایش سطح زیر کشت در این اراضی بهشمار میرود. لذا این پژوهش به منظور ارزیابی تلفیق سامانه جمعآوری آب با سوپرجاذب و مواد آلی در احداث باغهای بادام دیم در منطقه روانسر، استان کرمانشاه، طی سالهای 1389-1388 انجام گرفت. این پژوهش، در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار پایهریزی شد. فاکتور اصلی در این آزمایش، سه نوع سیستم احداث باغ بادام دیم و فاکتور فرعی شامل سه رقم بادام (شاهرود 7، 10 و 12) بود. نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از سامانه جمعآوری آب به همراه سوپرجاذب و مواد آلی، بیشترین میزان رطوبت نسبی خاک را در هر دو سال داشت. در سال اول، تیمار سامانه جمعآوری آب همراه با سوپرجاذب و مواد آلی، از نظر میزان رطوبت نسبی خاک، اختلاف معنیداری با تیمار سامانه جمعآوری آب بدون سوپرجاذب و مواد آلی نداشت، اما هر دو تیمار برتری معنیداری نسبت به تیمار سوپرجاذب و مواد آلی بدون سامانه جمعآوری آب داشتند. در سال دوم، بیشترین میزان رطوبت نسبی خاک مربوط به روش سامانه جمعآوری آب همراه با کاربرد سوپرجاذب و مواد آلی بود که این افزایش رطوبت در سال دوم، به دلیل افزایش میزان بارندگی بود که سبب افزایش شاخصهای رویشی نهال بادام نسبت به دو تیمار دیگر شد. در بین ارقام بادام، ارقام شاهرود 7 و 12 به دلیل خصوصیات رویشی بهتر نسبت به رقم شاهرود 10، با شرایط خشکی و دیم سازگارتر بودند. بهطور کلی، در احداث باغهای بادام دیم، ارقام بادام شاهرود 7 و 12و همچنین سامانه جمعآوری آب همراه با سوپرجاذب و مواد آلی پیشنهاد میشود.