کلثوم داودی؛ عبداله درزی نفت چالی؛ قاسم آقاجانی مازندرانی
چکیده
زهکشی زیرزمینی، بهعنوان یک تغییر ساختاری در راستای بهبود بهرهوری اراضی شالیزاری، هیدرولوژی این اراضی را تغییر میدهد. در این پژوهش، با استفاده از مدل DRAINMOD-S،تأثیر مدیریتهای زهکشی آزاد و کنترلشده بر مؤلفههای بیلان آب و شوری زهاب در کشت کلزای دیم به عنوان کشت دوم، پس از برنج در اراضی شالیزاری بررسی شد. دادههای موردنیاز ...
بیشتر
زهکشی زیرزمینی، بهعنوان یک تغییر ساختاری در راستای بهبود بهرهوری اراضی شالیزاری، هیدرولوژی این اراضی را تغییر میدهد. در این پژوهش، با استفاده از مدل DRAINMOD-S،تأثیر مدیریتهای زهکشی آزاد و کنترلشده بر مؤلفههای بیلان آب و شوری زهاب در کشت کلزای دیم به عنوان کشت دوم، پس از برنج در اراضی شالیزاری بررسی شد. دادههای موردنیاز برای ارزیابی مدل طی دو فصل کشت کلزا (1396-1394) از یک مزرعه شالیزاری دارای سامانه زهکشی زیرزمینی (عمق زهکش 65/0 متر و فاصله زهکش 30 متر) تهیه شد. با استفاده از مدل واسنجی و صحتسنجی شده، تأثیر سامانههای مختلف زهکشی زیرزمینی معمولی و کنترل شده (با کنترل عمق سطح ایستابی در 40 سانتیمتری از سطح زمین) بر بیلان آب و شوری خاک و زهاب ارزیابی شد. مدل از قابلیت قابل قبولی برای برآورد عمق سطح ایستابی و شوری زهاب در فرایندهای واسنجی و صحتسنجی برخوردار بود. بر اساس شبیهسازیها، برای عمق زهکش 5/1 متر، افزایش فاصله زهکشها از 30 به 70 متر در دو سامانه زهکشی آزاد و کنترلشده، بار نمک خروجی را بهترتیب 3/805 و 6/741 کیلوگرم بر هکتار کاهش داد. برای فاصله زهکش 30 متر، با افزایش عمق زهکشها از 5/0 به 8/1 متر، حجم زهاب خروجی در سامانه زهکشی کنترلشده از 7/2 به 9 سانتیمتر و در سامانه زهکشی آزاد از 1/5 به 3/14 سانتیمتر افزایش یافت. براساس نتایج شبیهسازیها، برای کاهش تخلیه نمک، مناسبترین عمق و فاصله زهکش چه در زهکشی آزاد و چه در زهکشی کنترل شده بهترتیب 5/0 و30 متر بود. نتایج نشان داد که، سامانه زهکشی کنترلشده میتواند بهعنوان یک ابزار مدیریتی مفید برای کاهش مسائل زیستمحیطی از منظر میزان بار نمک و زهابدر زراعت کلزا به عنوان کشت دوم در اراضی شالیزاری مورد استفاده قرار گیرد.
سید ابوالقاسم حقایقی مقدم؛ مسعود فرزام نیا
چکیده
در این پژوهش، اثر مدیریت رایج آبیاری بر اجزای بیلان آب و شاخصهای مختلف بهره وری آب در مزارع گندم، جو، چغندرقند، پنبه، ذرت علوفهای و گوجه فرنگی در دشت نیشابور با استفاده از مدل SWAP بررسی گردید و تأثیر اعمال سناریوی برنامهریزی آبیاری بر کاهش برداشت از منابع آب زیرزمینی تخمین زده شد. نتایج نشان داد که در شرایط مدیریت آبیاری فعلی زارعین، ...
بیشتر
در این پژوهش، اثر مدیریت رایج آبیاری بر اجزای بیلان آب و شاخصهای مختلف بهره وری آب در مزارع گندم، جو، چغندرقند، پنبه، ذرت علوفهای و گوجه فرنگی در دشت نیشابور با استفاده از مدل SWAP بررسی گردید و تأثیر اعمال سناریوی برنامهریزی آبیاری بر کاهش برداشت از منابع آب زیرزمینی تخمین زده شد. نتایج نشان داد که در شرایط مدیریت آبیاری فعلی زارعین، تبخیر از سطح خاک موجب کاهش بهرهوری آب از WPT (عملکرد به تعرق) به WPET (عملکرد به تبخیر و تعرق) گردید. کاهش بهرهوری آب به دلیل تبخیر برای مزارع گندم، جو، چغندرقند، پنبه، ذرت علوفهای و گوجه فرنگی به ترتیب به اندازه 24، 26، 27، 21، 8 و 16 درصد بود. کاهش بهرهوری آب به دلیل نفوذ عمقی، از WPETQ (عملکرد به تبخیر و تعرق و نفوذ عمقی) در مقایسه با WPETشدیدتر بود به طوری که مقدار WPETQ به اندازه 50، 44، 33، 37، 14 و 56 درصد به ترتیب برای مزارع فوق در مقایسه با WPET کاهش نشان داد. نتایج شبیهسازی با مدل در حالت آبیاری برنامهریزی شده نشان داد که مقدار آبیاری در طول فصل رشد برای دست یافتن به حداکثر عملکرد گندم، جو، چغندرقند، پنبه، ذرت علوفهای و گوجه فرنگی به ترتیب معادل 520، 440، 1010، 930، 870 و 1050 میلیمتر است. انجام آبیاری برنامهریزی شده میتواند موجب 26% کاهش در مقدار آبیاری در مقایسه با شرایط رایج زارعین گردیده و مقدار بهرهوری آب (WPI) را به میزان 2/1 کیلوگرم بر متر مکعب برای گندم، 7/0 برای جو، 6/1 برای چغندرقند، 7/6 برای ذرت علوفهای و 3/8 برای گوجه فرنگی افزایش دهد. با توجه به سطح زیر کشت شش محصول عمده دشت نیشابور (هشتاد هزار هکتار)، مقدار کاهش در برداشت از منابع آب زیرزمینی به دلیل اجرای برنامه بهینه آبیاری حدود 165 میلیون متر مکعب تخمین زده میشود.